آموزش سوم ابتدایی

سوم دبستانی ها بیایید اینجا

آموزش سوم ابتدایی

سوم دبستانی ها بیایید اینجا

کشف یک مفهوم علمی

کشف یک مفهوم علمی

((الگوی دریافت مفهوم)) یکی از الگوهایی است که در تدریس به‏کار می‏رود و معلمان دوره‏ی ابتدایی با آن کاملا" آشنا هستند. مراحل کار در این الگو بدین ‏صورت است: معلم مفهومی را که می‏خواهد تدریس کند، در نظر می‏گیرد. این مفهوم می‏تواند یکی از مفاهیم‏ ریاضی،علوم، جغرافی و....... باشد.

 او مفهوم را در ذهن خود نگه می‏دارد و به بچه‏ها می‏گوید: ((امروز یک بازی درپیش داریم. موضوعی در ذهن من است که شما باید به آن برسید. البته من شما را تا حدودی راهنمایی می‏کنم.)) شاید بازی بیست سؤالی در ذهن فراگیرندگان تداعی شود، اما الگوی دریافت مفهوم با این بازی تفاوت‏های بسیاری دارد! معلم جدولی روی تخته می‏کشد ‏که ‏دوستون ‏دارد: ستون‏‏ بله ‏و ستون ‏خیر. بی‏شک ‏هر مفهومی ‏مثال‏ها و نمونه‏هایی دارد؛ مفهوم پستان‏دار: سگ، گربه، گاو و...یا مفهوم ‏رسانا: میخ، سکه ‏و... معلم با توجه به مفهومی که در ذهن دارد و به‏منظور کمک به دانش‏آموزان‏برای‏دریافت آن، نمونه‏ها و مثال‏هایی راکه مفهوم مورد ‏نظرش را دارند، در ستون‏ بله قرار می‏دهد.

فرضیه‏هایی در ذهن بچه‏ها در راستای شناخت مفهوم شکل می‏گیرد. اما تنها ارائه‏ی نمونه‏هایی که ‏ویژگی ‏مورد نظر را دارند، کافی نیست. برای کمک‏ بیشتر به دانش‏آموزان در تعیین قلمرو مفهوم، نمونه‏هایی را نیز که فاقد ویژگی مورد نظر هستند، در ستون‏ خیر قرار می‏دهد. این کار نه‏ تنها در رسیدن ‏به ‏مفهوم‏ به ‏دانش‏آموزان کمک‏ می‏کند، بلکه فرصتی برای مقایسه، تجزیه و تحلیل، استدلال و درک عمیق مطلب به دانش‏آموزان می‏دهد.

 قصد ما در این‏ الگو، انجام‏ یک ‏بازی‏ ساده‏ی ‏بیست ‏سؤالی ‏نیست، بلکه‏ باید در طول‏ کار، تک‏تک دانش‏آموزان ‏درگیر فرایند تفکر ‏باشند. با ارائه‏ی مثال‏های دارای مفهوم و فاقد آن در ستون‏های ‏بله و خیر، فرضیه‏هایی در ذهن برخی از دانش‏آموزان شکل می‏گیرند. دانش‏آموزی‏ فریاد می‏زند، فهمیده که موضوع از چه قرار است. او را آرام می‏کنیم.

 باید چهار پنجم کلاس با دنبال کردن تفکر خود به مفهوم برسند و بعد مفهوم مورد نظر در جمع بیان شود. او را آرام می‏کنیم و با یک مثال او را امتحان می‏کنیم. از او می‏پرسیم: ((اگر دقیقا"مطمئن ‏هستی، بگو این نمونه (مثالی می‏زنیم) در ستون بله جای دارد یا درستون خیر؟)) ممکن است واقعا"به مفهوم مورد نظر رسیده باشد. از او می‏خواهیم ساکت‏ بماند. بازی ادامه پیدا می‏کند. کم‏کم تعداد زیادی از دانش‏آموزان به مفهوم موردنظر پی ‏می‏برند و مفهوم کشف می‏شود.

 غرور خاصی در بچه‏ها شکل می‏گیرد؛ غروری ناشی از کشف یک مفهوم. گذشت زمان را در کلاس درک نکرده‏اند و یک‏ ساعت گذشته است. اگراین مفهوم با‏ روش سخن‏رانی ارائه می‏شد، زمان چه‏قدر دیر می‏گذشت! و چه‏قدر با بی‏حوصلگی همراه بود! درطول این جریان در ذهن تک‏تک افراد چه گذشته است؟ پرداختن به‏این موضوع نیز یکی از گام‏های مهم در این الگوست.

 پس از این‏که مفهوم مورد نظر از سوی اکثر افراد دریافت و در جمع بیان‏شد، از دانش‏آموزان‏می‏خواهیم‏ تفکراتی را که در طول کار داشته‏اند، شرح دهند. آن‏ها از فرضیه‏هایی که‏ در طول‏ تدریس‏ ساخته‏اند می‏گویند، از زمان‏هایی که ‏‏فرضیه‏ی خود را محکم ‏می‏پنداشتند و گویی‏ به‏ مفهوم‏ رسیده‏اند و بعد‏‏ناگهان با ارائه‏ی یک‏مثال‏ در ستون بله و یا خیر از سوی معلم، فرضیه‏ی خود را از دست‏رفته دیده‏اند و باز فرضیه‏ای دیگر.

 آن‏ها هم‏چنین‏از علل‏ ساختن و خراب‏شدن فرضیه‏هایشان ‏می‏گویند و به‏طور کامل راهبردهای ‏تفکر خود را‏ تحلیل‏ می‏کنند. بدین‏صورت تدریس ‏با این ‏الگو به ‏پایان ‏می‏رسد. ما دانشجویان درس ((روش تدریس علوم تجربی))، در اواخر ترم‏ تحصیلی، به‏منظور محک توانایی‏هایمان در کاربرد و استفاده‏ی عملی از آموخته‏ها، به ارائه‏ی‏کنفرانس ‏و اجرای آزمایشی تدریس در کلاس درس دست زدیم. ابتدا کل کلاس‏ را به ‏گروه‏های ‏سه ‏نفری تقسیم کردیم.

 بعد از گروه‏بندی با مشورت و کمک‏استاد، موضوع آشنایی ‏با استان‏هایی که‏با مرکزشان هم‏نام هستند را انتخاب کردیم. بعد از آن نوبت این بود که شیوه‏ی مناسبی برای ارائه و آموزش این درس انتخاب‏کنیم؛ شیوه‏ای‏ که ‏دانش‏آموز را به‏فعالیت، چالش و تفکر وادارد و در نهایت، یادگیری حاصل شود. ما شیوه‏ی الگوی دریافت ‏مفهوم را شیوه‏ی مناسبی دیدیم و تصمیم گرفتیم ‏بر مبنای این‏ الگو به ‏تدریس این درس بپردازیم. در شروع کار براساس اولین گام از الگو که عرضه‏ی مطلب و شناسایی مفهوم است، باید اطلاعات، امکانات ‏و تجهیزات ‏لازم ‏برای تدریس را تدارک می‏دیدیم. به این منظور، فهرستی از اطلاعات‏ و وسایلی را که‏ باید‏ فراهم می‏آوردیم، تهیه ‏کردیم و با توجه به آن، میان اعضای گروه تقسیم کار کردیم.

 کوشیدیم استان‏هایی را انتخاب کنیم که تا حد امکان سبب شوند، دانش‏آموزان برای یافتن مفهوم مورد نظر به چالش کشیده شوند و با توجه به اطلاعات ارائه شده، به حدس زدن و فرضیه‏سازی بپردازند و در نهایت هم‏ بتوانند مفهوم موردنظر (استان‏هایی ‏که‏ با‏ مرکزشان هم‏نام هستند) را شناسایی کنند. اطلاعات هر استان را با جست‏وجو در اینترنت فراهم کردیم. به‏ منظور جذابیت بیشتر و گریز از شیوه‏ی یکنواخت و خسته‏کننده‏ی سخن‏رانی صرف و عمق بخشیدن به یادگیری، موقعیت جغرافیایی هر استان را با نقشه‏ای که استان موردنظر را به ‏صورت ‏برجسته ‏و رنگی ‏نشان‏ می‏داد، نمایش دادیم.

لباس محلی، آثارباستانی ‏و اماکن دیدنی، صنایع‏دستی و سوغات هر استان را نیزبا عکس ‏و ‏تصویر به ‏نمایش ‏در آوردیم. به ‏منظور آشنا کردن دانش‏آموزان با زبان، گویش یا لهجه‏ی مردم هر استان و نیز جذاب‏تر کردن تدریس، تصمیم‏گرفتیم که‏ در میان ‏دوستانمان، از آن‏هایی که اهل استان‏های مورد نظر هستند، بخواهیم جمله‏ای ‏را به‏ زبان‏ و لهجه‏ی‏ خود بگویند. گفته‏ها را ضبط‏ کنیم و هنگام ارائه‏ی اطلاعات هر استان، برای‏دانش‏آموزان پخش کنیم. البته ‏این‏کار با توجه‏به امکانات ‏محدود ما، بسیار سخت و مشکل‏آفرین بود.

 اگر این مفهوم (مفاهیم علمی) با روش سخن‏رانی ارائه می‏شد، زمان چه‏قدر دیر می‏گذشت و چه‏قدر با بی‏حوصلگی همراه بود!

 

صدای بچه‏ها را با گوشی ‏همراه‏ ضبط  می‏کردیم. بماند که چه‏قدر از پله‏های خوابگاه‏های متفاوت‏‏بالا و پایین رفتیم تا توانستیم افرادی را که زبان یا لهجه‏ی موردنظرمان راداشتند، پیداکنیم؛ تازه اگر لطف می‏کردند و اجازه می‏دادند که صدایشان را ضبط‏ کنیم. بعداز همه‏ی این‏ها متوجه‏ شدیم که صداها توی گوشی‏های‏همراه‏ با فرمت ((ای.ام.آر)) ضبط می‏شوند و برای ‏انتقال‏به‏پاورپوینت، بایدبه‏فرمت ((ام.پی.تری)) تبدیل شوند‏که‏ با توجه به‏کمبود امکانات، این‏کار برای‏ ما ‏بسیار مشکل‏آفرین شد. به هرحال‏ با تلاش‏های زیادی موفق به‏‏پخش صدا روی پاورپوینت شدیم. باید اضافه‏کنم، یکی‏دیگر از مشکلات این ‏کار نسخه‏ی‏ متفاوت پاورپوینت‏روی سیستم‏های متفاوت‏ بود که در کارما اشکال ایجادمی‏کرد. بعد از جمع‏آوری تمام اطلاعات لازم برای تدریس، به‏ کمک ‏استاددر مورد نحوه‏ی چیدمان و ترتیب ارائه‏ی اطلاعات به دانش‏آموزان، تصمیم‏ گرفتیم تمامی ‏اطلاعات ‏گردآوری‏ شده‏ را با استفاده از پاورپوینت طبقه‏بندی کنیم و اطلاعات هر استان‏ را در یک‏اسلاید ‏بگنجانیم.

 با توجه به دومین گام از الگوی دریافت مفهوم که آزمون دست‏یابی به مفهوم است، در این مرحله می‏یابد بعد از ارائه‏ی اطلاعات مربوط به اولین استان، به دانش‏آموزان بگوییم که این استان با مفهوم موردنظر ما منطبق است یا خیر و با ارائه‏ی اطلاعات استان‏های دیگر و با پاسخ بله و خیر به دانش‏آموزان، به آن‏ها فرصت دهیم تا حدس بزنند، فرضیه بسازند و مثال‏هایی را ارائه دهند و بالاخره به مفهوم موردنظر دست یابند.

 قابل ذکر است که دانش‏آموزان کلاس را قبل از شروع تدریس با استفاده از تکه‏هایی از عکس‏هایی که مربوط به استان‏های موردنظر بودند و در اختیارشان قرار دادیم، گروه‏بندی کردیم. برای آسان شدن و جذابیت کار، کارت‏هایی را که‏ نام استان‏ها روی آن‏ها درج شده بود تدارک دیدیم و روی تخته یا دیوار در جدولی که به دو بخش بله و خیر تقسیم شده بود، چسباندیم. در آخر برای عمق بخشیدن به یادگیری و در راستای گام سوم از الگویدریافت مفهوم، ازدانش‏آموزان خواستیم درباره‏ی تفکرات خود شرح و توضیح دهند و مثال‏ها و فرضیه‏هایشان را به بحث ‏و گفت‏وگو  بگذارند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد