تو آمدی و خدا خواست دخترم باشی
و
بهترین غزل توی دفترم باشی
تو
آمدی که بخندی ، خدا به من خندید
و
استخاره زدم ، گفت نازنین زهرا باشی
خدا
کند که ببینم عروس گلهایی
خدا
کند که تو باغ صنوبرم باشی
خدا
کند که پر از عشق مادرت باشی
خدا
کند که پر از مهر مادرم باشی
همیشه
کاش که یک سمت ، مادرت باشد
تو
هم بخندی و در سمت دیگرم باشی
تو
آمدی که اگر روزگارمان بد بود
تو
دست کوچک باران باورم باشی
بیا
که روی لبت باغ یاس می رقصد
بیا
گلم که خدا خواست دخترم باشی
تو
آمدی و خدا خواست از همان اول
تمام
دلخوشی روز آخرم باشی
باسلام وخسته نباشید
آقارضاهوای به این گرمی وبچه ی کنارآتیش؟
همیار پلیس باید توجاده ها باشه تو باغ چه کار میکنه؟ بعدشم مواظب دخترتون باشین خدای نکرده کنار آتیشه ها. اون کندوک هم جوشیده برش دارین و کمی آنخ بریزن توش و یه چایی درست کنین. دیگ مسی که پلو توش دم شده خوردنش کیف میده ها
چه خوب
