دیکته و درمان اختلالات دیکته نویسی
مقدمه
شنیدن و خواندن وسیله ایست برای پی بردن به افکار دیگران و گفتار و نوشتن وسیله ایست برای آگاه ساختن دیگران از مقاصد و افکار خود. بنابراین تمام کوشش هایی که در زمینه آموزش زبان در دبستان انجام می گیرد باید در جهت پرورش ارکان چهارگانه آن یعنی شنیدن – گفتن – خواندن و نوشتن باشد. اما سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا دانش آموزان ما در املا ضعف دارند ؟ به روایتی اشکال کار در کجاست ؟ معلم؟ دانش آموز؟ و شاید هم خانواده ؟
در این مقاله سعی نموده ام تا با استفاده از تجربیات خود و منابع مختلف پاسخی به پرسش مطرح شده بدهم و عوامل مختلف را بررسی و در نهایت راهکارهایی را ارائه نمایم.امیدوارم که تلاش کوچک من در جهت پرورش قوای ذهنی ، عواطف ، استعدادها و توانایی های کودکانمان مفید واقع شود.
همه بر این باور اعتقاد دارند که خواندن نقش عمده ای در تقویت مهارت نوشتن دارد پس بنده ابتدا عوامل ششگانه ی زیر را که به عنوان عوامل تأثیر گذار بر خواندن می باشد را ارائه می دهم و بعد از آن بحث دیکته و اختلالات آن را ادامه می دهم.
عوامل ششگانه به عنوان عوامل تاثیر گذار بر آمادگی برای خواندن : 1- آمادگی جسمانی (تغذیه مناسب ، استراحت کامل،... ) 2- آمادگی ادراک ( توانایی کودکان در تشخیص و تمیز حروف و صداها) 3 - آمادگی شناختی ( میزان درک ، قدرت حل مسئله ، استدلال کردن و قابلیت مناسب هوشی و ذهنی ) 4 - آمادگی زبان ( از آنجا که اساس درک کودکان از مطالب نوشته شده در مهارت های زبانی نهفته است آمادگی زبان کودکان از اهمیت خاصی برخوردار است. ) 5- آمادگی عاطفی (چگونگی احساس کودکان نسبت به خود ، مدرسه و دیگران و آمادگی عاطفی آنها در یادگیری خواندن بسیار مهم است. ) 6- آمادگی محیطی- تجربی(کودکان باید معنی خوانده ها را از طریق گردش ، مشاهده طبیعت ، مسافرت ، محیط و دیدار آشنایان و ... تجربه کنند. ) (اسنگرانگ،ال.ای.بی،1352)
تعریف املا
املا کلمه ای است عربی و مصدر. این کلمه در ترجمه ی فارسی به معانی پرکردن، نویسانیدن دیگری را به تلقین، ازخود چیزی گفتن، مطلبی را تقریر کردن تا کسی بنویسد، نوشتن از تلقین دیگری،نوشتن مطلبی که دیگری تقریرکند، طریقه نوشتن کلمات، درست نویسی،نوشتن ترکیب حروف موافق قاعده ی رسم الخط استفاده شده است. {دهخدا،لغت نامه،ذیل کلمه ی املا}ریشه ی لاتین آن فرانسوی است و به معنی« مطلبی که کسی املا کند و دیگری بنویسد.»آمده است{ دهخدا،لغت نامه،ذیل کلمه ی املا}
اساسا املا یک درس نیست، بلکه نوعی آزمون درست نویسی است. معمولا بعد از املا ، اتفاق جدی برای آموزش درست نویسی نمی افتد. اگر قرار باشد میزان درست نویسی ( از نظر لغات ادبیات فارسی) سنجیده شود ، پس بسیار ضروری است که قبل از هر امتحانی ، آموزش مناسب و خوبی ارائه شود ؛ همانــــند درس های ریاضی، علوم و درس های دیگر. اما متاسفانه در خصوص امـــــلا چنین اتفاقی نمی افتد. معمول این است که معلم ، زنگ املا به دانش آموزان چیزهایی می گوید که آن ها باید بنویسند. حال قبل از آن ، آیا هیچ آموزشی داده است یا خیر، خود جای سوال و بررسی است.
اگر املا درس نیست ،پس چیست؟ با یک نگاه ساده به مو ضوع و مفهوم نوشتن می توان در یافت که املا خود جز کوچکی از انشاست. بنابراین لزوم توجه به این درس کاملاً روشن است و در نوشتن املا دانش آموزان باید موارد زیر را رعایت کنند:
1- خوب گوش دادن – تشخیص دقیق کلمات و درک آنها 2- خوب تشخیص دادن – یادآوری و مجسم ساختن تصویر و بازشناسی آن کلمه در ذهن 3- درست نویسی – نوشتن صحیح حروف سازنده کلمه و توالی مناسب آنها
انواع املاءها ی قابل اجرا در کلاس
1- املاء تقریری یا خطابه ای . 2- املاء کارتی ( اول به دانش آموزان یک کارت که روی آن تعدادی واژه نوشته شده را می دهیم تا در مدتی معین به آن نگاه کنند ، بعد از اتمام زمان از آن ها می خواهیم بدون نگاه کردن به کارت آنچه را که در حافظه ی خود به خاطر سپرده اند را بنویسند .) 3- خواندن یک شعر . 4- املاء رقابتی .( به صورت گروهی ) 5- املاء پای تخته به صورت تداعی معانی . ( از یک دانش آموز بخواهید کلمه ای مثل « درخت » روی تخته بنویسد ، سپس هر کلمه ای را که با دیدن درخت یه یاد می آورد را روی تخته بنویسد . ) 6-کلمه سازی با صدای مختلف و نوشتن یک جمله توسط هر گروه روی تخته ( مثلاً با 3 صدای « ک ، ا ، ر » . ) 7- املاء ترکیبی . ( املا ء از چند درس ) 8- املاء بی صدا . ( لب خوانی ) 9- املاء تصویری . ( با نشان دادن چند تصویر دانش آموزان نام آن ها را بنویسند . ) 10-املاء پرکنی . ( متن با جای خالی ) 11- املاء آینه ای . ( متن آینه ای نوشته شده را دانش آموزان برمی گردانند .) 12- املاء شناسی . ( دانش آموزان به صورت گروهی برگه هایی را که در آن متن به صورت ناقص نوشته شده را تصحیح می کنند .) 13- املاء انگشتی . ( شاگرد پشتی با انگشت روی پشت دانش آموز مقابل می نویسد ، دانش آموز جلویی باید کلمه را تشخیص دهد . ) 14- قصه نویسی از روی غلط های املایی . 15- پر کردن جاهای خالی با کلمات داده شده . 16- آموزش املاء با استفاده از کلمات هم خانواده ، مخالف و یا هم معنی . 17- املاء پای تخته به صورت دو نفره . ( یکی به عنوان مصحّح و دیگری نویسنده ی املاء .) 18- املاء به شیوه ی بارش مغزی . ( از دانش آموزان می خواهیم به واژه هایی که روی کارت ها نوشته شده خوب دقت کنند ، و برای هر واژه جملاتی را بنویسند . ) و.....
یک روش پیش نهادی برای تصحیح املاء
کمتر از خودمان پرسیده ایم ، نمره ی املا ، میزان دانسته های دانش آموزان را نشان می دهد یا میزان ندانسته های آنان را؟ وقتی دانش آموز در برگه ی امتحانی املا می نویسد. اگر بیش از 10کلمه ی املایی را غلط بنویسد، نمره ی کمتر از 10خواهد گرفت و ممکن است این نمره سرنوشت او را تغییر دهد در حالی که او در همین املا ممکن است بیش از 30 کلمه ی املایی را درست نوشته باشد . سوال این جاست که نمره ی کلمات درست نوشته شده چه می شود؟
معمولا آزمون درس های دیگر بر مبنای 20 طراحی می شود، ولی متناسفانه راجع به املا چنین نیست. به نظر نمی رسد این معیار یا ملاک ، درست و منطقی باشد. در این روش پیشنهادی ، سه اصل وجود د ارد:
1- تعداد کلمات آزمون املا مشخص است، به جز حروف اضافه و کلماتی که ارزش املایی ندارند. 2- ضریب کاهش نمره برای هر کلمه ای که به هر شکل غلط نوشته شده،یک نمره است . 3- نمره گذاری املا طبق فرمول R * 20 = M انجام می شود. در این T فرمول M یعنی نمره، T یعنی تعداد کلماتی که در متن املا پیش بینی شده و R یعنی تعداد کلماتی که دانش آموز آن ها را درست نوشته است. به این دلیل از این فرمول استفاده شده است تا دانش آموزان بتوانند نمره ی نسبتا بیش تری دریافت کنند. مثال: فرض کنید برای دانش آموزان کلاس دوم دبستان ، از یک در س فارسی املا گفته شده است. این آزمون مثلا60 کلمه دارد. دانش آموزی 22 کلمه ی آن را غلط نوشته است . نمره ی دانش آموز با استفاده از این فرمول تقریبا 13 است . در حالی که در روش قبلی اگر دانش آموزی 22 غلط یک نمره ای داشته باشد، نمره ی او از صفر هم کمــــتر خواهدبود. همان طور که ملاحظه می کنـــیدتعداد کلمات صحـیح،اثر مستقیـــــمی بر نمره ی دانش آموز دارد. حالا که با عوامل تأثیر گذار بر خواندن و شیوه های املاء گویی آشنا شدیم به بحث اختلالات دیکته نویسی می پردازیم .
مشکلات دیکته نویسی
دانش آموزان زیادی وجود دارند که در درس دیکته دچار مشکل هستند و به نسبت تعداد غلط هایی که مرتکب می شوند ، نمرات کمتری دریافت می کنند . معمولاً معلمان و والدین برای تقویت دیکته ی آنان به راه های مختلفی از جمله :
1- به کودک پند و اندرز می دهند و از آنان کوشش بیشتری را طلب می کنند. 2- کودک را تحقیر، سرزنش و موءاخذه می کنند. 3- به سرزنش و انتقاد از معلم می پردازند . 4- هر کدام از والدین ، والد یا عضو دیگری از خانواده را مقصّر می شمارند . 5- میزان تکالیف خانه و مدرسه را که به نوعی به درس دیکته مربوط می شود ، افزایش می دهند. 6- از کودک می خواهند شکل صحیح کلماتی را که در نوشتن آن مرتکب اشتباه شده است ، بارها بنویسد . 7- از دانش آموزان می خواهند یک جمله بنویسد، که در آن ، شکل صحیح کلمه ای که در دیکته غلط نوشته است ، به کار رود . 8- از وی می خواهند تا واژه ی درست مورد نظر را ، یا فقط حرفی از آن را که قبلاً غلط نوشته شده است ، با رنگ قرمز ، یا مشخص دیگری چند بار بنویسد تا در ذهنش پایدار بماند .
واقعیت این است که انواع اشتباهاتی که کودک مرتکب می شود از یک نوع و یک سنخ نیستند تا بتوان با اتخاذ یک روش همه ی آن اشتباهات را از بین برد و به پیشرفت وی اطمینان یافت .
برای دست یابی به یک روش ساده و امیدوار کننده ، بهتر است ابتدا با اجرای آزمون هوشی ، ازطبیعی بودن هوش کودک اطمینان حاصل نماییم . اگر کودک در سایر درس ها و فعالیت هایش مثل سایر کودکان معمولی باشد ، به اجرای آزمون هوش نیاز نداریم . بعد از اطمینان از عادی بودن هوش دانش آموز باید اشتباهات دیکته های متعدّد دانش آموز را از روی دفتر وی یادداشت کنیم . بعد با توجه به نوع اشتباه راه حل مناسب را اتخاذ کنیم .
انواع اشتباهات دیکته نویسی
انواع اشتباهات را می توان در جدول مقابل مشاهده کرد .( شماره 1 )
غلط | درست | نوع اشتباه |
سبح | صبح | حافظه دیداری |
بشکاب | بشقاب | حساسیت شنیداری |
می گوفت | می گفت | آموزش |
داسبتان | داستان | دقت |
به صورت وارون | بابا | وارونه نویسی |
به صورت قرینه -از چب به راست | بابا | قرینه نویسی |
مارد | مادر | حافظه توالی دیداری |
امیر الموءمنین (به صورت کج ) | امیرالموءمنین | نارسا نویسی |
جانه | خانه | تمیز دیداری – دقت |
علل نارسا نویسی
1- عدم مهارت های پایه ای مانند چرخاندن ، فشاردادن ، گرفتن و امثال آن . 2- عدم رشد مهارت ها و هماهنگی های حرکتی و حرکت های ظریف ، که برای نوشتن ضروری هستند . 3- عدم هماهنگی چشم و دست . 4- عدم حرکت مناسب انگشتان .5- عدم توانایی کنترل بازو ، دست و عضلات انگشتان . 6-عدم یادگیری مفاهیم پایه ای مانند : بالا ، پایین ، زیر ، رو . 7- وضعیت قرار گرفتن نامناسب کاغذ و بدن به هنگام نوشتن . 8- فاصله ی نامناسب سر کودک با کاغذ به هنگام نوشتن . 9- استفاده از میز و صندلی و مداد نامناسب .10- در دست گرفتن مداد به صورت نامناسب . 11-عدم توانایی در طراحی فرم صحیح ترسیم هر یک از حروف و کلمات در ذهن . 12- دشواری در حفظ تجارب و تاثیرات دیداری . 13-بی قراری و پر تحرکی . 14- نداشتن انگیزه ی کافی برای خوب نوشتن . 15- تاخیر درتکلم . 16- فقر یا نارسایی آموزش . 17- اشکال در تبدیل و انتقال ادراک حس دیداری به حرکتی . 18- خطا در ادراک دیداری واژه ها 19- عدم هماهنگی کلی بدن .
راه های برطرف کردن نارسا نویسی
1- در اختیار قرار دادن روان نویس برای رسم خطوط 2- تهیه وایت برد کوچک برای نقاشی و رسم خط 3- اصلاح وضع نشستن کودک. 4-راست قرار دادن کاغذ و دفتر 5- اصلاح قلم به دست گرفتن و انتخاب نوع مداد (که بهترین و درست ترین روش به دست گرفتن قلم این است که قلم بین دو انگشت شست و نشانه قرار گیرد و انگشت سبابه تکیه گاه قلم گردد.) 6- تقویت عضلات انگشتان به کمک (خمیربازی - مچاله کردن کاغذ – استفاده از قیچی و بریدن کاغذ ، باز و بسته کردن دکمه ، زیپ ، بند کفش - ورزش انگشتان – رسم خطوط بر روی شن و ماسه – پر کردن شکل نقطه چین – کامل کردن شکل کلمه – نوشتن بین دو خط) 7- تقویت هماهنگی چشم با دست با روش های (در حلقه انداختن توپ – ماهی گیری – کوبیدن میخ – تیراندازی – چسبانَک و توپ – پیچاندن نخ دور قرقره – حمل استکان با لیوان آب - عمود نگه داشتن چوب – بریدن اشکال – تیله بازی – یک قل دو قل - دوختن)
راه های برطرف کردن وارونه نویسی
تعداد کمی از دانش آموزان برخی واژه ها را در دیکته نویسی به شکل وارونه و قرینه می نویسند . ( جدول شماره 1 ) این مشکل در سنین قبل از دبستان و حتی در پایه ی اول ابتدایی نیز رخ می دهد. که امری طبیعی است .اما اگر با گذشت چند ماه باز تکرا ر شود ، می توان برای رفع این مشکل تمام فعالیت هایی را که برای درمان نارسایی مفید است را اجرا کرد . علاوه بر آن می توان فعالیت های زیر را نیز انجام داد .
1- تن آگاهی . ( اعضای بدنش را نام ببرد .) 2- تقلید کودک از حرکات آدم رباتی .( می توان با استفاده از مقوا و ساخت آدمک نیز این حرکات را از کودک خواست .) 3- معلم می تواند حرکاتی را اجرا کند و از دانش آموز بخواهد آن ها را تکرار کند . 4-می توان آزمون 5 فراستیگ را انجام داد .( کشیدن تصاویر بالای نقطه چین در پایین خط فرضی .)
حافظه ی دیداری
بسیاری از دانش آموزان در نوشتن برخی واژه ها که در آن حرفی به کار رفته که اشکال مختلفی دارد دچار مشکل می شوند . ( مثلاً منظور را منزور می نویسند ) علت عمده ی این نوع غلط های املایی ضعف حافظه ی دیداری است ، یعنی کودک به خوبی قادر نیست تصویر حرف مورد نظر را در کلمه به خاطر بیاورد . رونویسی کردن این واژه ها می تواند به دانش آموز کمک کند ، اما این کمک لزوما به سایر موارد انتقال نمی یابد . پس بهتر است حافظه ی دیداری کودک را تقویت کنیم . تا نه تنها دیکته ی درست واژه ای را که غلط نوشته است را فراگیرد ، بلکه با خواندن و دیدن هر کلمه جدید ، توانایی به خاطر سپاری آن را داشته باشد . برای تقویت حافظه دیداری باید «خوب دیدن» را تمرین کرد.
راه های تقویت حافظه ی دیداری
1- نشان دادن تصاویر و خواستن شرح هریک. 2- نشان دادن تصاویر مرکب و پیچیده و طرح سؤالات جزیی از آنها. 3- نشان دادن وسایل و پنهان کردن یکی از آنها.4- تغییر محل دانش آموزان و تشخیص جای آنها. 5 - تهیه کارت واژگان کلمات دشوار هم خانواده و مترادف. 6-تشخیص یک نشانه از نشانه های دیگر یا یک کلمه از کلمه های دیگر. 7- استفاده از پازل. 8 - یافتن تصاویر در هم ریخته . 9- رنگ زدن تصاویر درهم. 10- یافتن حروف درهم. 11-یافتن واژه در متن کتاب یا روزنامه. 12- روی کارت 3 کلمه می نویسیم بعد از نشان دادن به دانش آموز، آن را مخفی می کنیم و دانش آموز بایدکلمات کارت را به ترتیب بیان کند.
تقویت تمیز دیداری
بسیار اتفاق افتاده است که دانش آموزان کلماتی مثل « زود » را« دوز » می نویسند که این مشکل مربوط به تمیز دیداری آن ها است . برای رفع این مشکل باید تمرین هایی برای دانش آموزان تدارک دید که در حیطه ی ادراک های متعدد دیداری قرار گیرد .
الف ) توانایی در تمیز دیداری توانایی تشخیص تفاوت بین چند چیز . مثل « ش » از « س »
راه های تقویت توانایی در تمیز دیداری
1- آزمون شماره 4 فراستیگ ( تصاویری را رسم کرده و از دانش آموز می خواهیم دور یکی از اشکال که از او می خواهیم دایره بکشد .) 2- آزمون زیر را انجام می دهیم .
نمونه حروف سمت راست را در بین حروف دیگر بیابید . | |
چ | چ – ح – د – ا – ک – ت – چ – ب |
د | ا – ر – ذ – د – گ – ع – ز – د |
3- آزمون فوق را برای واژه ها نیز می توان انجام داد .
ب ) ادرا ک نقش از زمینه این یک مهارت ادراکی است که به تشخیص یک چیز از زمینه محیطی آن مربوط می شود . وقتی دانش آموز این مهارت را داشته باشد ، می تواند حروف کوچک را در میان این واژه ها به خوبی ادراک نماید . بنابراین بین هر کدام از آن حروف و کل کلمه تمیز قایل شود .
راه های تقویت ادرا ک نقش از زمینه
1-اجرای آزمون 4 فراستیگ . ( با طراحی تصاویر مشابه از او می خواهیم تا دور شکل خاصی را که تعیین می کنیم دایره بکشد .) 2- روی کارت حروف الفبا را در جهات مختلف می نویسیم و از آن ها می خواهیم که بدون چرخاندن کارت یکی از حروف را که ما تعیین کرده ایم دورش دایره بکشد . ) 3- تصاویر پنهان در بعضی از نقاشی ها را بیابد . 4- روی کارتی حروفی را در هم می نویسیم و از دانش آموزان می خواهیم که حروف مورد نظر را پیدا کند . 5- در یک صفحه از کتاب درسی دور حروف خاصی خط بکشند .
پ ) اکمال دیداری این مهارت به توانایی بازشناسی یک چیز ، بدون اینکه کل آن نشان داده شود اطلاق می شود .
راه های تقویت اکمال دیداری
1-روی کارت هایی حروف را سایه دار یا ناقص می نویسم و از دانش آموزان می خواهیم آن ها را بازشناسی کنند . 2- اشکال ناقص هندسی را تکمیل کنند . 3- طراحی حیوانات ناقص را کامل کنند .
هماهنگی دیداری حرکتی این مهارت به توانایی هماهنگ ساختن دیدار از شیء و حرکت قسمت های مختلف بدن گفته می شود .
راه های تقویت هماهنگی دیداری حرکتی : 1- اجرای آزمون 5 فراستیگ 2- کامل کردن تصاویر نقطه چین . 3- کپی کردن تصاویر مختلف توسط دانش آموز .
ث ) حافظه ی توالی دیداری این مهارت به توانایی یاد آوری آن چه دیده ایم ، به همان ترتیبی که بوده ، مربوط می شود . دانش آموزانی که از این مهارت به اندازه ی کافی برخوردار نیستند ، در تجسم و ترتیب و توالی حروف دچار مشکل می شوند . به عنوان مثال ، « دارد » را « دادر » می نویسند.
راه های تقویت حافظه ی توالی دیداری
1- سه یا چهار نفر را به دانش آموزا معرفی می کنیم و از او می خواهیم به همان ترتیب آن ها را نشان دهد و نام ببرد . 2- حرکاتی را انجام می دهیم و دانش آموز آن ها را تکرار می کند . 3- روی کارت حروفی را می نویسیم و از دانش آموز می خواهیم بعد از مخفی کردن کارت ، حروف را از راست به چپ به ترتیب بگوید . 4- تمرین قبلی را با کلمات تکرار می کنیم 5- در حیاط مدرسه تعدادی مربع می کشیم و داخل آن ها تعدادی حروف می نویسیم ، یکی از دانش آموزان به ترتیب از روی مربع ها عبور می کند و دانش آموز مورد نظر حروف هر مربع را می خواند .
دید واگرا دانش آموز فقط به یک نقطه یا یک کلمه نگاه می کند ولی کلمات مجاور آن را نیز می بیند.
دید همگرا دانش آموز به یک کلمه یا یک شی آنقدر متمرکز می شود که اشیاء اطراف آن را مبهم و غیر واضح می بیند.
دید دو چشمی این گونه دانش آموزان به علت چپ چشمی ، یعنی فقدان هماهنگی دو چشم به این جهت که کانون عدسیهای چشم ها با هم تطابق ندارند تصاویر را دوتایی می بینند و در حافظه دیداری آنان تصویر دوتایی ثبت می شود لذا در نوشتن دیکته دچار مشکل می شوند.
حساسیت شنیداری برخی از غلط های دیکته مثل ( مسواک – مسباک ) و ( زنبور – رمبور ) به حساسیت شنیداری دانش آموز مربوط می شوند . یعنی کودک در شنیدن صداها حساس نیست .
راه های تقویت حساسیت شنیداری
1-تشخیص صداها از یکدیگر (ضبط صداهای مختلف) 2- دادن املا از صداهایی که دانش آموز بر آنها حساس نیست به عبارتی دیگر یعنی کلماتی را که بچه ها حساسیت دارند را به آنها املا نگوییم. 3- شنیدن انواع صدا با تن های مختلف (صدای ضبط را بالا و پایین بکنیم)4- پرهیز از شنیدن صداهای بلند5- تقویت مهارتهایی برای رفع جا انداختن کلمات مثل خواندن – ابتدا متن را برای بچه ها می خوانیم تا گوش آنها آن صداها و کلمات را بشنوند. 6- چشم دانش آموز را می بندیم و از فردی دیگر می خواهیم تا نام او را بگوید و او تشخیص بدهد که چه کسی او را صدا کرده است. 7-گوش کردن به رادیو با صدای بسیار کم به طوری که به زحمت قابل شنیدن باشد.
پرورش دقت بسیار برای ما اتفاق افتاده است که دانش آموزانی در نوشتن برخی واژه ها دقت کافی را ندارند و شاید سرکشی را کم گذاشته اند، ویا برعکس جایی که نیاز به سرکش نیست ، سرکش گذاشته اند . البته این مشکل در موارد دیگر نیز وجود دارد و فقط در مورد سرکش اتفاق نمی افتد .دانش آموزی که بی دقت است . معمولاً جز دانش آموزان زرنگ و عالی است بنابراین باید اکثر اوقات به او تذکر داد.
راه های تقویت دقت
1- دو تصویر که اختلاف جزئی دارند را به دانش آموزان نشان می دهیم تا تفاوت های دو تصویر را بگویند .2- روی کارت هایی واژه هایی را به طور ناقص می نویسیم تا دانش آموز آن را کامل کند .3- تمرین قبلی را این بار با نوشتن حروف اضافه برای یک واژه با دانش آموز اجرا می کنیم ، تا حرف اضافی را حذف کند .4- دیکته ی دانش آموزان را به یکدیگر می دهیم تا تصحیح کنند . 5- برای ترمیم نقیصه ی جا انداختن برخی حروف یا نقطه یا کم و زیادی دندانه های حروف یا جابه جا گذاشتن نقطه ها دو شکل مشابه که اختلاف جزئی دارند را به دانش آموز می دهیم ، تا تفاوت ها را بیابد .
مشکلا ت مربوط به آموزش برخی از واژه هایی هستند که دانش آموز به علت نبود آموزش کافی و صحیح آن ها را غلط می نویسند . ( تجربها – تجربه ها ) ، ( بنده گان – بندگان ) ، ( دیدنه پدر – دیدن ِ پدر )
راه های تقویت مشکلا ت مربوط به آموزش 1- استفاده از روش آموزگار اگر مربیان دیگری با کودک کارمی کنند. 2- استفاده معلم از روش های جدید .
مشکلات مربوط به « ِ- » یا « ه » بسیاری از دانش آموزان درنوشتن صدای «- ِ » در انتهای کلمه دچارمشکل می شوند یعنی واژه های( دیدنِ – نامِ ) را ( دیدنه – نامه ) می نویسند و برعکس واژه های ( نامه – رفته ) را به صورت ( نامِ – رفتِ ) می نویسند . بسیاری از راه کارها برای رفع این مشکل به کار گرفته شده است ، اما بهترین راه کار این است که برای بچه ها توضیح دهیم که بعضی وقت ها واژه ای را می گوییم که نشان دهنده ی اسامی برخی چیزهاست ( مثل : نامه – خانه ) که شما منتظر نیستید معلم آن واژه را ادامه دهد. اما بعضی از واژه ها هستند که بعد از گفته شدن شما منتظر هستید که معلم آن کلمه را ادامه دهد زیرا آن کلمه به تنهایی ، مقصود معلم را نمی رساند .( مثل : مدادِ – کیفِ )
اُ – استثنا یکی دیگر از مشکلات آموزشی که موجب نوشتن غلط می شود نوشتن صدای «اُ » است . واژه هایی مثل خوراک و خوش را ممکن است دانش آموز به صورت خُراک و خُش بنویسد .چون تعداد این واژه ها کم است می توان با نوشتن روی مقوا آن ها را در دید دانش آموزان قرار داد .یعنی از حافظه ی بصری آنان استفاده کرد .
همچنین در مورد نوشتن واژه های ( خواهر – خواب ) و امثال آن با گفتن داستانی در مورد حروف ، آنان را توجیه کرد ، مثلا داستان حرف « و » که لال است و صدایش در نمی آید ، اما بسیار دوست علاقه مند است که لااقل در برخی واژه ها حضور داشته باشد .
نتیجه
خواندن و نوشتن مهمترین عامل در انتقال افکار و عواطف انسان به شمار می رود . بنابراین لزوم توجه به این دو مقوله بر هر انسان روشن فکری کاملا آشکار است . در دوره ی دبستان اکثر معلمان برای تقویت مهارت نوشتن دانش آموزان وقت زیادی را صرف می کنند . والدین نیز نسبت به این مسئله کاملا حساس اند ، و در صورت بروز این مشکل انگشت اتهام را به سوی معلمین عزیز ،خود دانش آموزان و یاعوامل مختلف دیگر دراز می کنند . اما نکته ی اساسی در اینجا این است ،که ما اصولا سعی می کنیم هنگام بروز این مشکل با دادن تکالیف متعدد برای دانش آموزان این مشکل را حل کنیم . درصورتی که اگر کمی تامل کنیم به این نکته کاملا واقف خواهیم شد که مشکل همه ی دانش آموزان یکسان نیست . بنابراین دادن یک سری تکالیف تکراری به همه ی دانش آموزان یک اشتباه بزرگ است . آنچه باید به آن توجه نمود این است که، مشکلات دانش آموزان در یک مدت زمان خاصی بررسی شود. سپس با توجه به نوع مشکل برای هر دانش آموز تکالیف مشخص داده شود . شاید هم مشکل اصلی خود ما باشیم که روشی را اشتباه به کار گرفته ایم. که بازنگری در آن خالی از لطف نیست . « خشت اول گر نهد معمار کج ، تا ثریا می رود دیوار کج » .
پیشنهاد
1- در دانش آموزان انگیزه ی لازم را برای یادگیری املاء ایجاد کنیم . 2- به مشکلات روانی دانش آموزاهمیت دهیم و اجازه ندهیم هنگام نوشتن املاء به مواردی به جزاملاء فکر کند . 3- هنگام نوشتن املاء کلیه ی شرایط تاثیر گذاربر نوشتن را در نظر بگیریم . ممکن است بعضی از دانش آموزان دارای نقص شنوایی باشند . 4- هدف خود را ازدرس املاء قبلا مشخص کنیم . مثلا : دانش آموزان بعد از گفتن این املاء چه مهارت هایی را باید به دست آورند .5-برای تدریس املاء به اندازه ی کافی وقت در نظر بگیریم . چون بعضی از معلمان به دلیل اینکه وقت کافی در نظر نمی گیرند و یا متن املاء آن ها زیاد است ، سعی می کنند متن املاء را در آخر تند تند بخوانند که برای دانش آموزان ایجاد مشکل می کند .6- سعی کنیم برای دانش آموزان شرایطی را فراهم کنیم تا مهارت وهماهنگی بین اعضاء بدنشان را به دست آورند .7- قبل از گفتن املاء متن آن را یک بار برای دانش آموزان بخوانیم تا دانش آموزان آمادگی کافی را برای نوشتن املاء به دست بیاورند .8- موقع املاء گفتن در کلاس زیاد حرکت نکنیم . چون حواس دانش آموزان پرت می شود .9- متن املاء را کاملا رسا بخوانیم و کلمات را به صورت صحیح تلفظ کنیم .10- دانش آموزان هنگام نوشتن املاء ، هجی نکنند . 11- به وجه آموزشی املاء نسبت به وجه آزمونی املاء توجه کنیم .12- استفاده از یک روش برای املا ء برای دانش آموزان خسته کننده خواهد بود. تا جایی که بعضی از آن ها نسبت به املاء احساس تنفر خواهد کرد . پس بهتر است شیوه های نوین و جدید گفتن املاء را در کلاس اجرا کنیم .13-سعی کنیم بین درس املا و دیگر دروس ارتباط ایجاد کنیم .14- هنگام تصحیح متن املاء کلمات درست نوشته شده توسط دانش آموز را در نظر بگیرید . نه کلمات غلط نوشته شده را .15- به معیارهای صحیح ارزشیابی مسلط باشیم .16- فرم مخصوصی تهیه کنیم تا در یک دوره ی زمانی معین اشتباهات دانش آموزان را با روش های علمی برطرف کنیم . 17- با شاگردان دارای ضعف و اختلال به صورت انفرادی کار کنیم . و با والدین آن ها تماس داشته باشیم .
منابع
1- درمان اختلالات دیکته نویسی نوشته ی دکتر مصطفی تبریزی انتشارات فراوان 2- املاء و راه های آموزش آن نوشته ی سید علی عبداللهی حسینی 3- http://clinicalpsychology.blogfa.com
4- http://dshahedpm.blogfa.com ۵ - http://ldshahrood.blogfa.com
آیا می دانید سرعت سفید شدن مو در سیگاری ها،چهار برابر افراد غیر سیگاری است؟
تجربیات نشان می دهد کمبود فلزاتی همچون منگنز ، روی ، تیتانیوم ، آهن و مس از عوامل اصلی در سفید شدن وشکنندگی موهابه حساب می آیند.طبق نظر متخصصان تغذیه ، افراد که دچار سفیدی مو هستند باید میوه هائی همچون سیب،گلابی،هلو و همۀ میوه هائی که سرشار از فلزات گوناگون خصوصا فلز منگنز هستند و نیز مصرف سبزیجاتی همچون سیر ، پیاز ، موسیر و تره که دارای منگنز هستند را در برنامۀ غذائی خود بگنجانند.
مصرف مواد غذائی حاوی مس و منگنز در جلوگیری از سفیدی مو بسیار مؤثر است.یافته های موجود نشان می دهد در میان داروهای گیاهی ، جوشاندۀ سبوس گندم ، مصرف سنبل الطیب،خوردن روزانه ۱ قاشق مربا خوری از مخلوط پودر سبوس برنج و شکر یا نبات سائیده شده و قرار دادن نان جو در دستور رژیم غذائی نیز در حفظ رنگ مو و کاهش موهای سفید مؤثر است.
مس نیز از جمله عناصری است که می تواند بر پوست و مو تاثیر بگذارد و حتی از سفید شدن مو هم جلوگیری می کند.خوراکی هائی همچون نخودفرنگی ،قارچ ، آجیل ، لوبیا ،عدس ، گوجه فرنگی ، موز ، آلو ، سویا و سیب زمینی از جمله غذاهائی هستند که مقدار قابل توجهی مس را در خود جای داده اند.
فقط پیری مو را سفید نمی کندکمبود ویتامین B12،بیماری تیروئید،سیگار کشیدن(سرعت سفید شدن مو در سیگاری ها،چهار برابر افراد غیر سیگاری است)،کم خونی،رژیم های سخت و طولانی مدت،عوامل ارثی،بیماری ها و افزایش گلبولهای سفید خون نیز باعث سفیدی زود هنگام و بیش از حد موها می شود/font>>/>>/>www.computerdaregaz.blogfa.com>/>.
/font>>/>>/>>/>/span>>/>>/>>/>/a>>/>>/>>/>
1- زیاد صحبت نکنید :
به صدایتان استراحت بدهید . در شیوه تدریس خود تغییراتی ایجاد کنید .
هنگام بیماری، خستگی و فشار روانی از صدای خود کم تر استفاده کنید .
2-فریاد نزنید :
برای جلب توجه دانش آموزان، از روش های غیر کلامی (مانند دست زدن، سکوت و ... ) استفاده کنید .
3-با صدای خیلی زیر یا بم صحبت نکنید :
سطح راحت زیر و بمی صدای خود را بشناسید . زیر تر یا بم تر از آن صحبت نکنید .
4-بلند صحبت نکنید :
هنگام صحبت برای جمع از وسایل تقویت کننده صدا استفاده کنید . فاصله تان را با شنونده کم کنید .
سطح بلندی راحت صدای خود را بشناسید و آهسته تر یا بلندتر از آن صحبت نکنید .
5-وقتی سرو صدای محیط زیاد است، صحبت نکنید :
سر و صدای محیط را کم کنید . به شنونده نزدیک شوید .
رو در رو با شنونده صحبت کنید . صبر کنید دیگران ساکت شوند بعد صحبت کنید .
6-سریع صحبت نکنید :
آرام و شمرده صحبت کنید . از مکث های مناسب حین صحبت کردن استفاده کنید .
7-با فشار و تقلا صحبت نکنید :
آرامش خود را حفظ کنید . با تنفس ناکافی صحبت نکنید .
هنگامی که تحت فشار روانی هستید، صحبت نکنید .
8-از تلفن زیاد استفاده نکنید :
تعداد و مدت زمان تماس ها تلفنی را کم کنید .
9-با صدای یکنواخت صحبت نکنید :
زیر و بمی و بلندی صدای خود را متناسب با محتوای جمله ها تغییر دهید .
از شیوه های وعظ و سخنرانی استفاده کنید .
10-با تنفس ناکافی صحبت نکنید :
راحت و آرام نفس بگیرید . مقدار نفس خود را با طول جمله هایتان تنظیم کنید . از بینی نفس بکشید .
11-دهان، بینی و فک خود را سفت نکنید :
در حالت استراحت بین دو فک باید فاصله کمی باشد . در حین صحبت کردن بگذارید فک پائین آزادانه حرکت کند .
12-صدایتان را صاف نکنید ، سرفه نکنید:
آب دهانتان را محکم قورت دهید . آب بنوشید . این کار را بی صدا انجام دهید . با پزشک مشورت کنید .
نکته !
همیشه بیمار این علائم را ندارد ، اما بیماری وجود دارد .
13-اصلاح رژیم غذایی:
پرهیز از پرخوری، به ویژه خوردن شام خوردن شام سبک در ساعت های اولیه شب
پرهیز از مصرف الکل، غذاهای چرب، قهوه، کاکائو، ادویه جات و مواد حاوی کافئین کاهش وزن
نکته !
در صورتی که با رعایت توصیه های فوق مشکل برطرف نشد، پیگیری درمان های پزشکی ضروری است .
14-بدن خود را خمیده یا کج نکنید :
سر، گردن و بدنتان را راست نگه دارید .
15-بیماری بر گشت اسید معده:
یکی از مشکلات متداول میان کاربران حرفه ای صوت از جمله معلم ها می باشد .
علائمی که بیماران گزارش می کنند : - سوزش سر دل سوزش گلو احساس مزه بد در دهان، به ویژه صبح ها
16-درمان بیماری برگشت اسید معده :
اصلاح رژیم غذایی و سبک زندگی درمان های دارویی
17-اصلاح سبک زندگی :
اجتناب از مصرف دخانیات اجتناب از پوشیدن لباس های تنگ و چسبان بالاتر بودن سر از بدن هنگام خوابیدن
أ. قرآنی : طیب طیب الله ، احسن بارک الله
ب. فارسی : خوبه خوبه خیلی خوبه
ت. ترکی : یاخچی یاخچی چوخ یاخچی ، یاشا یاشا مین یاشا ، ساغل ساغل چخ ساغل
ث. کردی : خاصه خاصه فرا خاصه ، رنده رنده پر رنده
ج. تهرانی : باری باری بارک الله ، چشم نخوری انشاالله
ح. اصفهانی : خبس خبس خیلی خبس
خ. لری : خوه خوه خیلی خوه
د. خراسانی : خوبه خوبه خیلی خوبه
ذ. خوزستانی : حلوه حلوه واید حلوه ، زین زین کلّش زین
ر. یزدی : خش خش خیلی خش
ز. مازندرانی : خار خار خله خار
س. کرمانی : ماشی ماشی ماش ما شاالله ، چش نخوری انشاالله
ش. نیشابوری : باری باری باری کولا ، باری کولا
ص. گیلانی : پیر شی برار تی قربان
ض. سیستانی و بلوچستانی : واشین واشین سخ واشین
ط. ایلامی : وتی وتی گل وتی
ظ. زنجانی : یشا یشا چخ یشا
ع. بوشهری : خون خون خیلی خون
غ. شیرازی : کاکا کاکا ماشا کاکا
ف. لبنانی : جید جید جداً جید
ق. مصری : کمیل کمیل فوق کمیل ، جمیل جمیل فوق جمیل
ک. انگلیسی : گود گود وری گود
ل. هندی : آچاهه آچاهه بارا بارا آچاهه
م. پاکستانی : چاهی چاهی بر چاهی
ن. افغانی : طیار طیار جور جور طیار
ه. آفریقایی : چیکا لا کا ، چیکا لا کا ، چو چو چو – بوما لا کا ، بو ما لا کا ، بوبوبو
دبیرخانه علمی آموزشی اول ابتدایی آ-غ اطلاع رسانی ، ارائه ی مقالات ، وبیان مسائل خاص پایه ی اول ابتدایی دفتر مشق
منابع
فرشته بهشتی خیلی قشنگ نوشتی
حالا شدی باسواد دل منم شده شاد
جَمعه چقدر حواست دقیقه خیلی کارت
فرشته بهشتی تمیز و درست نوشتی
مشقت شده مرتب ای کودک مودب
به مثل ماه تابان قشنگی و درخشان
سبد سبد گل یاس زرنگ، توی کلاس
قایق روی دریا نوشته ای چه زیبا
ای کودک خیلی ناز مرا کردی سرافراز
دخترم (پسرم) زیبا نوشته مثل گل نوشته
قشنگی چون کبوتر از همه هستی بهتر
باهوش و خوش بیانی ای کودک ایرانی
قشنگ نوشتی و ناز ای دختر (پسر) سر افراز
زنده باشی و سالم تلاش بکن تو دائم
ای کودک مهربان دوستت دارم همچو جان
خورشید گرم و روشنی همیشه در قلب منی
شکوفه های رنگ به رنگ خسته نباشی، قشنگ
از تنبلی جدایی ای هدیهء خدایی
کارت شده چه بهتر ای گل من، تاج سر
فرشته بهشتی امروز سریع نوشتی
یادت نره خط کشی فردا حتما بکشی
برگه نَکَن دوباره از دفتر بیچاره
ای گل ناز و خوشبو بخوان درست از این رو
کار گروهی بدان می کنه کارُ آسان
ای کودک بهشتی کامل دقیق نوشتی
هستی دقیق پر تلاش همیشه خنده رو باش
کودک خوب و نازی واژه درست می سازی
پی برده ام به رازی زیبا جمله می سازی
عقیدهء من اینه کودک خوب همینه
خلاقی و مهربون همیشه اینطور بمون
ماهی نوشت تو دریا آفرین و مرحبا
آسمان پر ستاره مشقت نظیر نداره
دانا و پر توانی ای کودک ایرانی
پسر (دختر) خوب و نازم به دیکته ات می نازم
نون و پنیر و پسته مشقت به دل نشسته
صد آفرین ای کودک چه خوب نوشتی اردک
ای پسر (دختر) نازنین بهت می گم آفرین
ای گل توی کلاس زیبا هستی مثل یاس
بارون میاد ریز ریز اول بخوان بعد بنویس
یک گل شادابی تو آفتاب و مهتابی تو
به مثل یک ستاره نور از مشقت می باره
برف میاد دونه دونه پسرم (دخترم) درس می خونه
با مشقی که نوشتی تو لایق بهشتی
بازخوردهای توصیفی در مورد دانش آموزان در حد انتظار
بارون دونه دونه مشقت شده نمونه
انار دونه دونه نقاشیت شده نمونه
مورچه نوشت روی خاک قشنگ نوشتی و پاک
پسر خوب و نازم به دقتت می نازم
جمله های قشنگی با واژه ها تو ساختی
درست خواندی تو قرآن ای کودک مهربان
امروز کارت عالی بود اشکالی در آن نبود
ای کودک مودب دفترت هست مرتب
1، 2، 3، ستاره کارت ایراد نداره
آفریدی افتخار برای چندمین بار
کودک خوب و نازی واژه درست می سازی
نون و پنیر و پسته کارت به دل نشسته
پی برده ام به رازی زیبا جمله می سازی
خلاقی و مهربون همیشه اینطور بمون
به دوستت دادی یاری عالی کردی همکاری
بازخوردهای توصیفی در مورد دانش آموزان نزدیک به انتظار
گوشه برگه هایت برگه های کتابت چکار کنیم صاف بشه قشنگ و زیبا بشه
گلم باید بدونه که خط های زمینه می کنه کمکش تا خطش بشه نمونه
نوشتی آرام و خوب حالا شدی تو محبوب
کمی تلاش بیشتر هستش برات مفیدتر
یادت نره خط کشی فردا حتما بکشی
فرشته بهشتی آخر وقت نوشتی؟
فرشته بهشتی بی حوصله نوشتی؟
فرشته بهشتی خسته بودی نوشتی؟
بازخوردهای توصیفی در مورد دانش آموزان نیازمند تلاش بیشتر
کارهای بهترت رو من به زودی ببینم
1،2،3،4 دندونه ها رو بشمار
هر کاری وقتش خوبه تو مدرسه یا خونه
درست بگو و رسا جواب این سوال ها
دقت و سعی و تلاش به اندازه داشته باش
بوی گل و بوی گلاب قشنگ نوشتی مشق اب ((اب))
***
صد افرین و مر حبا چه خوب نوشتی بابا ((بابا))
***
دختر(پسر) خوب و پرتوان درست نوشتی از نان ((نان))
***
باران ریزه ریزه مشقت چه قدر تمیزه((باران))
***
ا اول انار ه مشق تو حرف نداره((انار))
***
انار دونه دونه مشقت شده نمونه((انار))
***
نوشتی خوب و آرام از روی درس بادام ((بادام))
***
با مشقی که نوشتی اسب سفید دشتی ((اسب))
***
تاب تاب عباسی زرنگ توی کلاسی ((تاب))
***
دختر(پسر) خوب ونجیب چه خوب نوشتی ازسیب((سیب))
***
ای سیب خوشبوی من توهستی در یادمن((سیب))
***
ای اول ایران است کشوری پر توان است ((ایران))
***
تمیز وخوب وقشنگ نوشتی درس نمک ((نمک))
***
صد آفرین ای کودک چه خوب نوشتی اردک (اردک)
***
چشم چشم دو ابرو درست نوشتی از او(توت)
***
نمک نمک نمکدان همیشه باشی خندان (نمک))
***
یه توپ دارم قلقلیه مشقهای تو چه عالیه ((توپ))
***
پ اول پاییزه مشقهای تو تمیزه ((توپ))
***
چه خوب نوشتی از اش از دل همیشه شاد باش((اش))
***
نوشته ام تو دفترم صدافرین ای دخترم(کیف)
***
می نویسم روی تخته که مشق تو قشنگه (میخ-تخته)
***
کودک من ای دلبند درست نوشتی -گوسفند
***
خوشبویی مثل سنبل قشنگی چون دسته گل((گل))
***
چون گل سرخ لاله قشنگ نوشتی ژاله((ژاله))
***
زرنگی وبا همت در کار نمودی دقت ((همکاری))
***
طاهره گفت به فاطمه زرنگی تو یه عالمه ( (طناب)
***
نوشتی مشق منظم یاد تو ام به هر دم (نظم)
***
ث اول ثریاست مهرم به تو یه دنیاست(لثه)
***
فرزند پرتلاشی هیچ وقت مریض نباشی(دیدار)
***
گفت در گوشم کلاغ چون گلی توی باغ (باغ انار)
***
ای دختر(پسر)با دقت از مشقت بردم لذت (ذال)
منابع
بازخوردهای توصیفی و تشویقی
ضمن عرض سلام و تبریک به مناسبت شروع سال تحصیلی جدید ببخشید که این مدت نتونستم مطلب خاصی بگذارم
دزدی کودکــــان دبســـتانی
دزدی متداولترین جرم جوانان است. مؤفت (moffatt1969) 500 جوان دزد را مورد مطالعه قرار داده است. در این مورد عوامل مؤثر عبارت بوده اند از : زمینه های دزدی در خانواده ، بی توجهی والدین نسبت به نادرستی ، جدایی پدر و مادر ، گرفتاری و اشتغال پدر و مادر ، سختگیریهای افراطی در مذهب ، نا امنی ، ارائه الگوها و نمونه های بد به وسیله ی پدر و مادر ، تأیید ضمنی نادرستی کودک ، و یا ازدحام و شلوغی بیش از حد خانه ( زیرا وجود جمعیت زیاد در خانه سبب می شود تا کودک نتواند از اشیاء متعلق به خود ، جدا از وسایل دیگران ، نگهداری به عمل آورد در نتیجه نوعی بی ملاحظگی نسبت به اشیاء دیگران در خانه به وجود می آید و همین جو، مستقیماً در عملکرد بچه نیز تأثیر می کند). در ضمن این کودکان معمولاً در نزد معلمین به دانش آموزان تنبل شهرت داشته اند . کودک ممکن است نسبت به دیگران احساس حقارت کند ، تنها به این دلیل که پول توجیبی کمتری دارد. یا اینکه دست به دزدی بزند تا پول آن را به دوستانش داده ، از این راه محبوبیتی کسب کند.
شنیدن این که کودک فقط در خانه دزدی می کند و اغلب هم فقط از مادر ، بسیار متداول است معمولاً علت این عمل ، روابط ناسالم فرزند با مادر است این گونه دزدی ، ممکن است عکس العمل پرخاشگرانه ای علیه مادر باشد. اما دزدی کودک در مدرسه ، احتمالاً به دلیل تأثیر گروه همسالانش می باشد.
در کتاب « درسهایی از دوران کودکی » نمونه ها و الگوهای دزدی و دروغگویی در کودکانی که سرنوشت آنان را به شهرت رسانده گزارش شده است . "روسو " که فقط 9 روز از تولدش گذشته بود مادرش را از دست داد ، در سن 13 سالگی در کِش رفتن پول و سبزیجات مهارت خاصی پیدا کرد ، و تقریباً زندگی پر از جرم و جنایتی را گذراند. "گاندی" در سن 12 سالگی دست به دزدی زد تا بتواند سیگار بکشد. "چارلزداروین" می نویسد به عنوان یک کودک ، پول زیادی برای اختراع و ابداع دروغهای سنجیده به من داده اند. من با دید یک متخصص اطفال ، اغلب احساس می کنم تنبیه کردن برای این گونه تقصیرها در مدرسه ، عملی افراطی است. هر چند که معلم دارای موقعیت و وضعیت خاصی است اما باید توجه داشته باشد که دزدی یا دروغگویی طفل بدون علت نیست و ریشه ی آن را احتمالاً در خانه می توان یافت ، با این حال ، این کودک بیچاره است که در نقش معلول ، تنبیهات را دریافت می کند.
دزدی انواع مختلفی دارد این انواع عبارتند از :
1- دزدی هوشیارانه
2- دزدی احمقانه
3- دزدی انتخابی
4- دزدی بی قید و شرط
5- دزدی تنها یا دسته جمعی و...
اگر چه دزدی مسئله ای اجتماعی است ولی مطالعات انجام شده درباره علت و انگیزه آن ناقص است. کودکان و نوجوانانی که به علت دزدی به مراجع قانونی سپرده میشوند سالیانه از ده ها هزارنفر تجاوز میکنند. متاسفانه هنوز جامعه نپذیرفته است کودکی که دزدی میکند به جای آن که توسط پلیس ومحاکم غذایی تنبیه شود باید به وسیله روانپزشک مورد معاینه و معالجه قرار گیرد. افراد جامعه و حتی والدین کودکی که دزدی کرده است همیشه منتظر اعلام محکومیت او از طرف دادگاه تنبیه و پرداخت جریمه هستند بدون آنکه به علت و انگیزه دزدی توجه کنند.افراد باهوش معمولا اشیا مورد نیاز خود را سرقت میکنند و دزدی این افراد غالبا آشکار نمی شود؛ در حال دزدی کودکان عقب افتاده به علت عدم رشد کافی هوش خیلی زود آشکار میگردد، حتی نوع شئ سرقت شده در افراد باهوش و کودک عقب مانده تفاوت دارد.
چرا کودکان دزدی میکنند؟ کودکان به چند دلیل ممکن است گاهی وسایل و اسبابهائی را که مال آنها نیست، بدون اجازه بردارند. این دلایل، هم از کودکی به کودک دیگر و از شرایطی به شرایط دیگر فرق میکنند.
۱) گاهی والدین ناخواسته رفتارهای منجر به دزدی را تقویت میکنند. پدر و مادری که متوجه میشوند کودکشان بدون اجازه چیزی را برداشته است، باید تذکرهای لازم را همان موقع به کودک بدهند. برای مثال به او بگویند: ”این وسیله مال تو نیست و نباید آن را بدون اجازه برداری“ و یا ”آن وسیله را پس بده و عذرخواهی کن“ و یا ... .
۲) گاهی کودک با مشاهدهٔ رفتار اطرافیانش این عمل را یاد میگیرد. والدینی که وسایلی را بدون اجازهٔ صاحبش بر میدارند، به نوعی موجب بدآموزی برای کودک خود میشوند. برای مثال، زمانیکه به رستوران و یا مکانی عمومی میروند اگر بدون اجازه وسیلهای را از آنجا بردارند و فرزندشان نیز شاهد این عمل باشد، بهطور حتم این کار را جایز خواهد شمرد و در آینده تکرار خواهد کرد.
۳) برخی کودکان چون هیچ پولی از خودشان برای خرج کردن ندارند، دزدی میکنند. گاهی کودک دوست دارد برای خودش چیزهای کوچکی مثل، بستنی، شکلات و یا بیسکویت بخرد، ولی پول ندارد. در این حالت اگر او پول نداشته باشد، ممکن است به سراغ کیف پدر یا مادرش برود.
۴) گاهی کودک برای رقابت بین همسالانش دست به دزدی میزند. برخی از کودکان دزدی میکنند تنها بهدلیل این که دوستانشان آنها را در گروه خودشان بپذیرند.
۵) گاهی دزدی کودک ناشی از مشکلات رفتاری ـ هیجانی کودک است. برخی از کودکان که دچار مشکلات مرزی هستند، دست به رفتارهای نابههنجار میزنند. برای مثال، کودکان عقبماندهٔ ذهنی قادر به درک قوانین اجتماعی نیستند و ممکن است گاهی از فروشگاههای محلی چیزی بردارند.
علت دزدی
دزدی علل متنوعی دارد که بیش از همه وضعیت و شرایط زندگی محیطی و یادگیری را میتوان مسئول دانست. گاه دزدی به خاطر تملک اشیا و به ویژه هنگامی که شخص به آنها نیاز داشته باشد صورت میگیرد. اما در بسیار از موارد دزدی در نوجوانان یک عمل انتقامی است و ممکن است اصولاً نیازی به شی دزدیده شده نباشد.یافته ها نشان داده است که محرومیت از مهر مادر یا جدایی هایی نسبتا طولانی از مادر در سنین خردسالی تاثیر بسزایی در بی بندوباری و دزدی نوجوانان دارد.
همچنین در دختران جوان دزدی در نزدیکی دوره های ماهانه بیشتر دیده میشود که این خود دخالت احساسات تهاجمی و خشم آلود را در دزدی های نوجوانان نشان میدهد. بعضا دزدی برای کسب وجهه و ریاست کردن و بر عده ای از نوجوانان دیگر صورت میگیرد و اینگونه نوجوانان کسانی را که از دزدی میترسند تحقیر میکنند و مورد تمسخر قرار میدهند. به هر حال دزدی معمولا با اختلالات دیگر رفتاری نیز همراه میباشد.
دزدی ممکن است برای شناساندن خود و ابراز شخصیت یا جلب محبت دوستان باشد مثلا کودکی از جیب پدرش پول بر میدارد و برای دوستانش هدیه میخرد یا آنها را به رستوران میبرد و برایشان خرج میکند دزدی ممکن است جنبه انتقامجویی و آزاررسانی داشته باشد مانند کودکی که پس از تنبیه شدن، لوازم مورد احتیاج پدرش را میدزدد و به این نحو پدرش را ناراحت و خودش را ارضا میکند یا اینکه در شب امتحان دفتر یادداشت یا کتاب هم کلاسی اش را بر میدارد. فقدان تربیت اخلاقی و کمبودهای عاطفی، حسادت، وجود احتیاجات شدید شخصی،گرسنگی و نداشتن پوشاک از عوامل دیگر دزدی هستند.
فقر اقتصادی، بی باکی و جسارت محرک های نیرومندی برای دزدی به شمار میروند اما همه علت های دزدی را نمایان نمی سازند. آمار نشان میدهد دزدی در طبقات فقیر و ثروتمند یکسان دیده میشود. روانکاوان عقیده دارند که کودک به منظور به دست آوردن ایمنی و قدرت بیشتر به دزدی متوسل میشود یعنی در واقع اشیا سمبلی از قدرت و امنیت هستند. پدران و مادرانیکه از وضع اقتصادی خود شکایت میکنند ناخودآگاه کودکان خود را به این امر تشویق میکنند. پدران و مادرانی که به علت کثرت کار کودکان خود را به دایه یا کلفت میسپارند و به جای مهر و محبت با دادن پول یا خرید اسباب بازی کودک را مشغول میکنند در واقع این تصور را در کودک ایجاد میکنند که اشیا و لوازم به منزله عشق ومحبت است.به این ترتیب کودک خیال میکند داشتن پول یا اسباب بازی به معنی داشتن مهر و محبت است؛ بنابراین هر چه را میبیند مایل است بدست بیاورد و در صورت ناکامی اقدام به دزدی میکند. در هر دزدی باید انگیزه اقدام به دزدی ونیاز یا نیازهایی که با انجام آن ارضا وسیراب میشود مشخص گردد.مطالعات بالینی روی 440 جوانی که دزدی کرده بودند که 14نفر آنها از محبت خانواده بی نصیب بوده و بقیه بدون استثنا یا مدتها به علت بیماری از خانواده خود دور، در بیمارستان بستری یا همیشه مورد تنبیه و سرزنش خانواده بوده اند.
پیشــگیری
روشهای زیادی برای پیشگیری از دزدیهای کودکانه وجود دارد که والدین و اعضای خانوداهها میتوانند با استفاده از آنها، مانع از تثبیت اینگونه رفتارها در کودکانشان شوند. از جمله:
*علت اشتباه بودن عمل دزدی را برای کودک توضیح دهید.
والدین ابتدا باید اطمینان حاصل کنند که فرزندشان، ناشایست بودن عملش را فهمیده است. آنها میتوانند به این موضوع اشاره کنند که دزدی به مفهوم برداشتن وسیلهای است که متعلق به او نمیباشد.
* مفهوم مالکیت را به کودک یاد بدهید.
بهترین وقت یادگیری مفهوم مالکیت، زمانی است که کودکان هنوز کوچک هستند. پدر و مادر میتوانند با توضیح این مطلب که هر کسی وسایلی دارد که متعلق به خود اوست و نباید بدون اجازه آن را برداشت، سعی کنند معنی مالکیت فردی را به کودک بیاموزند.
برای مثال، والدین میتوانند از کودک بپرسند: ”اگر کودک دیگری اسباب بازی مورد علاقهٔ او را بدون اجازهاش بردارد، چه احساسی پیدا میکند“، او هم همان احساس را خواهد داشت. مثالها و نمونههای دیگری هستند که پدر و مادر میتوانند با استفاده از آنها مفهوم مالکیت را به کودک بیاموزند. قرض گرفتن از کتابخانه و پس دادن مجدد آن، برداشتن شکلات و بستنی از یخچال فروشگاه و پرداختن پول آن به صندوق و ...
* به کودک بیاموزید که خواسته اش را با شما در میان بگذارد.اگر کودک اسباب بازی، خوراکی و یا وسیلهای را میخواهد، به او یاد بدهید که خواستهاش را با شما در میان گذارد تا راه صحیح رسیدن به آن را به او یاد بدهید. برای مثال، اگر کودک از عروسک دوستش خوشش آمده است و میخواهد یک شب آن را از دوستش قرض بگیرد، این موضوع را صادقانه با او و یا با شما در میان گذارد تا شما چارهای برای او بیاندیشید.
* رابطهٔ شفاف و صمیمانه با کوکانتان برقرار کنید. والدین باید نهایت تلاششان را بکنند تا ارتباطی مؤثر و فعال با کودکان خود داشته باشند. کودکانی که از بودن با پدر و مادرشان احساس صمیمیت و نزدیکی میکنند، نسبت به کودکانی که این احساس را ندارند، تمایل بیشتری برای هماهنگ کردن خود با ارزشها و باورهای والدینشان دارند.
* رفتارهای صادقانهٔ کودک را تحسین و تشویق کنید.
پدر و مادر باید از رفتارهای شایسته، مناسب و صادقانهٔ کودک حمایت و قدردانی کنند. اگر آنها اینگونه رفتارها را به موقع مورد تحسین خود قرار دهند، موجب تقویت و تکرار آنها در فرزندشان میشوند.
کمکهای والدین و مربیان هنگامیکه پدر و مادر و یا مربیان کودک متوجه عمل دزدی کودکشان میشوند، میتوانند با روشهای زیر برای رویاروئی با مشکل کودک استفاده کنند.
* آرام باشید.
در صورتیکه پدر، مادر و یا مربی متوجه رفتار ناشایست کودک میشوند، مهمتر از هر چیز آن است که رفتارهای هیجانی، تند و اغراقآمیزی از خود نشان ندهند. آنها باید به خاطر داشته باشند که همهٔ کودکان گاهی وسایلی را بر میدارند که مال خودشان نیست. پدر و مادرهائی که در اینگونه شرایط بینهایت ناراحت و دلخور میشوند، ممکن است دچار افسردگی احساس گناه و شرمساری شوند و این حالت آنها بر عزتنفس کودک تأثیری منفی میگذارد. آنها باید بکوشند آرامش خود را حفظ کنند و روشی منطقی و سنجیده برای رویارو شدن با این رفتار کودک برگزینند.
*عکسالعملی مناسب و زود انجام دهید.
همانقدر که والدین نباید رفتاری هیجانی و تند از خود نشان دهند، همانقدر هم باید رفتاری مناسب و سنجیده ـ در آن لحظه ـ از خود نشان دهند. برای مثال، از کودک بخواهند آن شیء را پس دهد و عذرخواهی کند، یا برگردد و آن را سر جایش گذارد، یا ...
* پیامدهای رفتاری کودک را برایش توضیح دهید.
پدر و مادر باید پیامدهای رفتاری کودک را برایش بهطور واضح شرح دهند. برای مثال، اگر کودک بدون اجازه از فروشگاه شکلات برداشته است، از او بخواهند که برگردد، شکلات را پس دهد و از فروشنده عذرخواهی کند. گاهی عذرخواهی کردن برای کودک کاری سخت و دشوار است، اما بهتر است او را مجبور به این کار بکنید تا دوباره دست به انجام این کار نزند.
* تفاوت ”قرض گرفتن“ و ”دزدیدن“ را برای کودک شرح دهید. ”قرض گرفتن“ با برداشتن بدون اجازهٔ وسایل دیگران ”دزدیدن“ آن خیلی فرق دارد. سعی کنید تفاوت این رفتارها را برای کودک روشن سازید.
* بر رفتارهای کودک نظارت بیشتری داشته باشید.
والدینی که رابطهٔ نزدیک و صمیمی با کودکانشان دارند، نسبت به والدینی که رابطهٔ دور و خشک با کودکانشان دارند، خیلی زودتر متوجه مشکلات رفتاری فرزندشان میشوند.
* علت دزدی کودک را پیدا کنید. کودکان مختلف به دلایل مختلف هم دست به دزدی میزنند. به همین دلیل بسیار مهم است که والدین علت دزدی فرزندشان را بفهمند. اگر پدر و مادر از کودکی که چیزی را دزدیده است مستقیماً بپرسند که چرا این کار را انجام داده است، شاید پاسخی را که نیاز به شنیدن آن دارند ، از زبان کودک نشوند. برای همین بهتر است آنها خود به بررسی رفتارها و موقعیتهائی که در طول روز کودک در آن قرار میگیرد؛ با چه کسانی دوست است، چه نیازهائی دارد، کجا میرود و ... بپردازند. اگر والدین بتوانند علت اصلی دزدی کودک را پیدا کنند، قادر خواهند بود این رفتار کودک را اصلاح نمایند. برای مثال، میتوانند برای کودک مقداری پول تو جیبی مقرر کنند، یا برای انجام کارهای خانگی دشوار (مثل؛ کوتاه کردن چمنهای باغچه، چیدن علفهای هرز، مرتب کردن انبار و ...) به او اجرت دهند.
* کودک را وادار به قسم خوردن نکیند. والدین نباید با رفتارشان، کودک را به سمت انکار واقعیت سوق دهند. اگر کودک با اصرار سعی دارد به شما بفهماند که او دزدی نکرده است، شما هم نباید با لجاجت زیاد او را وادار به راستگوئی کنید. در عوض به او بگوئید: ”امیدوارم اینطور باشد که تو میگوئی“ و اجازه دهید کودک، اعتماد شما را نسبت به خودش درک و احساس کند.
* به کودک کمک کنید راههای پول درآوردن صحیح را پیدا کند.
والدین باید اطمینان حاصل کنند که فرزندشان مقدار معینی پول برای خرج کردنهای شخصیاش در اختیار دارد. اگر کودکان آن قدر پول داشته باشند که بتوانند نیازهای کوچک روزانهشان را برطرف کنند، هیچگاه دست به ربودن اشیاء دیگران نمیزنند.
* کودک را بهدلیل اشتباهش شرمنده نکیند.
والدین نباید با سرزنش کردنهای مکرر کودک، او را دچار احساس گناه کنند. آنها همچنین نباید لقبها و برچسبهای ناروا به کودکشان بزنند. برخی از این روشها، شدیداً موجب کاهش عزتنفس کودک میشود. در عوض والدین میتوانند با رفتارهای خود به کودک نشان دهند که از کار او ناراحت شدهاند. آنها میتوانند برای او پیامدهای رفتار اشتباهش را توضیح دهند.
منابع:
1- س.ایلینگورث،رونالد،کودک و مدرسه،ترجمه: دکتر شکوه نوابی نژاد
2- ماهنامه کودک
بسیاری از ما در طی چندین سال خدمت خود با دانش آموزانی برخورد کرده ایم که در کلاس،دست به دزدی ازوسایل دیگران و یا برداشتن وسایل دوستان خود می کنند. رفتار هر کدام از ما با چنین دانش آموزانی چگونه بوده؟ آیا نسبت به رفتار زشت آنها ، ما درست رفتار کرده ایم؟ آیا پیگیر این عمل آنها بوده ایم و ریشه یابی کرده ایم؟
بسیار طبیعی است که کودک دو ساله، درک صحیحی از اهمیت درستی و راستی نداشته باشد و بدون اجازه اسباببازی خواهر یا برادرش را بردارد. اما همین کودک اگر در ده سالگی به وسایل دوستش در مدرسه، بدون اجازه دست بزند یا بردارد، به دردسر میافتد و متهم به دزدی میشود. بنابراین انتظار میرود که او تفاوت بین راستی و نادرستی را درک کند. بیشتر کودکان در دوران کودکی یکی دو بار دست به دزدی میزنند. ولی اگر با کودکی سر و کار دارید که ماهی یک بار یا بیشتر دزدی میکند، کودکی است دارای مشکل و باید به او یاد بدهید که دزدی نکند.
چرا کودکان ناخن خود را می جوند.
کودک شما ممکن است ناخن اش را به علل گوناگونی بجود.
حس کنجکاوی، خستگی ،رهایی از استرس، اجبارعادات و... .جویدن ناخن رایج ترین مورد مربوط به عادات عصبی است. مکیدن انگشتان، ناخن زدن به بینی، پیچیدن موها یا کشیدن آنها، ساییدن دندان ها، دندان قروچه ...
به احتمال زیاد در بزرگسالی هم این عادات ادامه می یابند. یک سوم از دانش آموزان ابتدایی یک دوم از نوجوانان ناخنهایشان رامی جوند و یک چهارم تا یک سوم از دانشجویان نیز اقرار می کنند که هنوز ناخن هایشان را می جوند.
ناخن جویدن یکی از اختلالهای عادی "نوروتیک" است که معمولاً از 1 تا 5 سالگی آغاز می شود و بتدریج در 9 تا 15 سالگی شدت می یابد؛ اما اغلب در سنین نوجوانی فرد متوجه عادت نامطلوب خود می شود. این اختلال در دخترها بیشتر از پسرها مشاهده می شود و تقریباً در همه گروههای اجتماعی وجود دارد.
جویدن ناخن در کودکان غالبا راهی برای رهایی از سختیها و فشارهای کوتاه مدت و گذرا است.همه بچه ها مضطرب میشوند. یادگیری مسائل جدید در مدرسه یا احساس خجالت در مهمانی یا در زمین بازی از موارد رایج هستند. اگر کودک شما برای اولین بار در چنین شرایطی ناخن خود را جوید نگران نباشید. در همه این موارد کودک شما سرانجام خودش از این کار دست می کشد
. اما اگر این جویدن طولانی مدت شود و یا اگر تبدیل به یک عادت شود شما نباید منتظر متوقف شدن خودبخودی آن شوید. بسیاری از کودکان فقط هنگامی که فشار روحی- عصبی دارند ناخنهای خود را می جوند که این فشارها می تواند در مواردی نظیر نگرانی، اضطراب، عصبانیت، تماشای فیلمهای مهیج و یا ترس از امتحان و... باشد. در چنین شرایطی، ناخن جویدن راهی برای کاهش فشار درونی فرد است. بررسی ها نشان می دهد اضطراب مهمترین عاملی است که در سبب شناسی این اختلال دخیل است.
اضطراب به طور کلی، اضطراب انسان از لحاظ وجود یا فقدان موضوع، به دو نوع "آزاد" و "موضوع دار" تقسیم می شود. اضطراب آزاد، احساس وحشت و نگرانی همه جانبه و منتشر است که از موقعیت یا رویدادی خاص ناشی نمی شود، بلکه به صورت مداوم وجود دارد. اما اضطراب موضوع دار، وابسته به موقعیت معینی است، مانند اضطرابی که به علت دیدن فیلمهای ترسناک، مشاهده مشاجره والدین و شرکت در امتحانات یا داغدیدگی ... ایجاد می شود. این نوع اضطراب، نگرانی ذهنی درباره پیش بینی یک تهدید و یا بروز واقعه ای ناخوشایند در آینده است و مهمترین عامل مؤثر در بروز ناخن جویدن، این نوع اضطراب است. بنابراین، ناخن جویدن روشی برای تسکین ناراحتی ها و عصبانیتهایی است که از یک موقعیت اضطراب زا و فشارآور ناشی می شود.
هیجان پذیریبرخی از روان شناسان ناخن جویدن را واکنشی برای تخلیه هیجانها و تمایلات ناخودآگاه فرد برای خودآزاری می دانند و معتقدند این عمل به خاطر احساس گناهی است که در فرد به وجود آمده و به خود تنبیهی و خود آزاری او منجر می شود. از همین رو، ناخن جویدن در افرادی که هیجان پذیرتر از دیگران هستند بیشتر دیده می شود که برای غلبه براین احساس، به طور غیر ارادی اقدام به این رفتار می کنند.
همچنین "وکسلر" روان شناس مشهور، در این زمینه می گوید: کودکانی که ناخنهای خود را می جوند به قدری بی قرار و آشفته اند که حتی در خواب نیز آرامش ندارند و معمولاً دندانهایشان را به هم می سایند.
تقلیدیکی دیگر از عوامل دخیل دراین اختلال "تقلید" است؛ به طوری که اگر یکی از والدین، اطرافیان و یا همسالان کودک، عادت به ناخن جویدن داشته باشند، احتمال اینکه کودک فوق مبتلا به چنین اختلالی شود، بیشتر از کودکان دیگر است. زیرا کودکان برخی از رفتارها را به طور ناخودآگاه از والدین و اطرافیان تقلید می کنند. از این رو، هنگامی که می بینند الگوهای رفتاری شان در مواقع ناراحتی و فشارهای روانی این عمل را انجام می دهند، یاد می گیرند برای رفع تنشهای درونی خود، به جویدن ناخن بپردازند.
عوامل تشدید کننده اختلال ناخن جویدن
بنابر اعتقاد روانشناسان کودک، توجه بیش از حد به عمل ناخن جویدن، سبب تشدید این رفتار می شود. به همین دلیل، بهتر است به جای توجه به عمل شخص به خود او توجه کنید و عامل به وجود آورنده ناخن جویدن را بررسی کنید؛ زیرا درمان اساسی هر اختلال تنها با شناخت عامل به وجود آورنده آن امکان پذیر است. در اکثر موارد، درمان پیشنهادی ناخن جویدن، روان درمانی است.
همچنین، بررسیهای انجام شده دراین زمینه نشان می دهد، سرزنش، تنبیه و تهدید نه تنها این رفتار را کاهش نمی دهد؛ بلکه تأثیر منفی دارد و سبب تشدید این عادت می شود و یا اینکه رفتار نامطلوب دیگری از قبیل تیکهای عصبی، جانشین آن می شود.
روشهایی از قبیل بستن ناخن برای ترک ناخن جویدن، مالیدن داروهای تلخ و بدمزه و... مؤثر نیست، بلکه با ایجاد اضطراب در کودک موجب می شود بیشتر به این رفتار بپردازند، ضمن اینکه اعتماد به نفس او را کاهش می دهد.
یکی دیگر از اساسی ترین روشهای کاهش اختلال مزبور این است که هیجان پذیری فرد را با ایجاد بهداشت روانی در زندگی او کاهش دهیم به عبارت دیگر، مسایلی را که سبب هیجان پذیری او می شود، شناسایی کنیم و درصدد رفع یا حداقل تخفیف آنها برآییم. چون با کاهش و رفع اضطراب و ناراحتی شخص، رفتار ناخن جویدن هم از بین می رود. بدین ترتیب، قبل از هر اقدامی باید علت بروز هیجانهای نامطلوب را مشخص کرد. به عنوان مثال، در برخی موارد مشکل اصلی در خود والدین است، چه بسا اگر اختلاف و مشکلات والدین برطرف شود، درمان نیز آسان تر خواهد شد. اگر در زمینه فوق اقدام به درمان ناخن جویدن کودک کنیم، فقط نشانه آن را از بین برده ایم؛ ولی مشکل اصلی به قوه خود باقی خواهد ماند و این رفتار پس از مدتی کوتاه، دوباره مشاهده می شود. مثل فردی که دچار درد دندان می شود بدون مراجعه به دندانپزشک از داروهای مسکن برای تسکین درد استفاده کند، گرچه این داروها موقتاً درد را تسکین می دهد؛ اما پس از چند ساعت دوباره درد را احساس می کند، به این دلیل که مشکل وی ریشه یابی و درمان نشده است.
برای ناخن جویدن چکار کنیم؟
اضطراب را کنترل کنیم.اولین واکنش ما وقتی که کودکمان کاری می کند نگران می شویم اینست که آن رفتار را متوقف کنیم و اهداف بلند مدت تعیین کنیم.قبل از انجام اینکار ضروری است تا عادات کودکتان را تعیین کنید.با علل اصولی و صحیح در مورد اینکه آیا این استرس در زندگی کودک شما نیاز به کنترل دارد؟ فکر کنید و تصمیم بگیرید.
در مورد چیزهایی که فکر می کنید کودک شما را نگران کرده است فکر کنید. مثل جابجایی اخیر، طلاق و جدایی در خانواده و یا یک کودکستان جدید. تلاش کنید تا او حرف هایش را در مورد نگرانی هایش به شما بگوید. یک راه آسان برای کمک به بیشتر بچه ها که در مورد این کارشان حرف بزنند این است که شما در طی این زمان در مورد ناخن جویدنش دلایل مضحک و خنده دار بگویید.
مثلا: من می دونم چرا این کار را می کنی! می خوای دندون هاتو تیز کنی!" در این مواقع ممکن است او بی درنگ دلیل رفتارش را به بگوید.
عیب جویی و تنبیه نکنید.تا وقتی که کودک شما خودش واقعا نخواهد که این کار را ترک کند، شما نمی توانید کار زیادی در این مورد برایش انجام دهید.مانند دیگر عادات عصبی ناخن جویدن هم به صورت ناخودآگاه است. اگر کودک شما نداند که چکار باید بکند،تنبیه،نق زدن و آزار رساندن به او بی فایده است. حتی بزرگسالان هم در مورد ترک عادات اوقات وحشتناکی را دارند و بیشتر والدین وقتی در این باره فکر می کنند می فهمند که آنها الگوی منظمی ازاین رفتارها هستند. صادقانه بگویند که مثلا هنگامی که به تلفن صحبت می کنند با گوش ها یا موهایشان بازی می کنند؟! اگر شما نمی توانید به خوبی این کار را متوقف کنید، با کودکتان با روشی مهربان و آرام صحبت کنید و توضیح دهید که ناخن جویدن او کمکی به حل مشکل اش نمی کند و شما دوست ندارید این صحنه ها را نگاه کنید و بنابراین اتاق را برای مدت کمی ترک کنید.درکل اگر او برای مدت طولانی این کار را تکرار کرد و صدمه ای به خودش نزند و استرس اش هم پایان نپذیرفت، بهترین کار اینست که ناخن هایش را تمیز و پاکیزه نگهدارید. کوتاه کردن ناخن هایش و کم کردن وسوسه جویدن ناخن و کاهش بلع میکروب ها در او را مورد تاکید و توجه قرار دهید. اگر شما او را برای توقف رفتارش تحت فشار قرار دهید، تنها به استرس ها و خطر تشدید رفتار وی اضافه کرده اید. علاوه براین هر گونه مداخله مستقیم در این خصوص از قبیل استفاده از رنگ های زننده، محلول های بدمزه روی انگشتان، تنها باعث تشدید رنج و عذاب وی می شود، اگرچه ممکن است که شما فکر کنید این راه حل مناسبی است یا نه. سر و صدای کمتر در مورد این عادت و اینکه خیلی برای ترک آن شلوغ نکنیم به کودک کمک می کند تا برای ترک آن بیشتر آماده شود.هنگامی که او از شما درخواست کمک می کند به او کمک کنید.اگر دوستان کودکتان او را به خاطر ناخن جویدنش مسخره می کنند، ممکن است او سریعا حاضر به ترک این عادت شود و از شما کمک بخواهد. ابتدا با او در مورد اذیت شدن توسط دوستان اش صحبت کنید و سپس او را تشویق کنید تا به شما بگوید که چه احساسی باعث می شود که او این کار را بکند و بعد راه حل احتمالی را مطرح کنید.در مورد ترک عادات صحبت کنید. با کودک خود در مورد عادات عصبی و اینکه آنها چگونه ترک می شوند حرف بزنید. یک کتاب خوب که می توان در این زمینه با کودکتان مطالعه کنید:
Janet Munsil's Where There's Smoke است که در آن Daisy که ناخن هایش را می جود همراه پدرش که سیگاری است هردو سعی در ترک عادات خود می کنند.به او کمک کنید تا از عاداتش آگاه شود. با تشویق کودک شما از زمان و چگونگی انجام این کار بیشتر آگاه می شود. با آرامش او را در این کار همراهی کنید. برای زمانی که ممکن است او ترک عادت را فراموش کند،نکاتی را مد نظر داشته باشید، کارهایی از قبیل لمس آرام آرنج یا بازوی وی، یک کلمه رمز. یک یا دو پیشنهاد جایگزین برای این عادت او بدهید.یک پیشنهاد ساده که زود باورش کند، مثل راندن ماشین در یک سطح صاف و آسفالت، یا دوچرخه سواری سپس این عادت را برای دقایق کمی قبل از خواب یا مدرسه تمرین کنید. بعضی کودکان از تذکر فیزیکی، در زمانی که عادت را انجام می دهند، سود می برند تا فکرشان از این کار منحرف شود. این گزینه تنها زمانی برای کودک شما مفید است که خودش آن را انتخاب کند و برای آن تلاش کند. در غیر این صورت برای او تنها به صورت تنبیه خواد بود.
منابع :
- دکتر اعظم طیرانی
Nail biting: Why it happens and what to do about it-
by Beth Haiken and Ann Bartz
ترجمه
عافیه کر، دانشجوی پرستاری استعداد درخشان دانشگاه علوم پزشکی گلستان
- وبعضی از سایتهای دوستان
تئودور استودارد
در روز اول سال تحصیلى، خانم تامپسون معلّم کلاس پنجم دبستان وارد کلاس شد و پس از صحبت هاى اولیه، مطابق معمول به دانش آموزان گفت که همه آن ها را به یک اندازه دوست دارد و فرقى بین آنها قائل نیست. البته او دروغ می گفت و چنین چیزى امکان نداشت. مخصوصاً این که پسر کوچکى در ردیف جلوى کلاس روى صندلى لم داده بود به نام تدى استودارد که خانم تامپسون چندان دل خوشى از او نداشت. تدى سال قبل نیز دانش آموز همین کلاس بود. همیشه لباس هاى کثیف به تن داشت، با بچه هاى دیگر نمی جوشید و به درسش هم نمی رسید. او واقعاً دانش آموز نامرتبى بود و خانم تامپسون از دست او بسیار ناراضى بود و سرانجام هم به او نمره قبولى نداد و او را رفوزه کرد. امسال که دوباره تدى در کلاس پنجم حضور می یافت، خانم تامپسون تصمیم گرفت به پرونده تحصیلى سال هاى قبل او نگاهى بیاندازد تا شاید به علّت درس نخواندن او پی ببرد و بتواند کمکش کند. معلّم کلاس اول تدى در پرونده اش نوشته بود: تدى دانش آموز باهوش، شاد و با استعدادى است. تکالیفش را خیلى خوب انجام می دهد و رفتار خوبى دارد. “رضایت کامل”. معلّم کلاس دوم او در پرونده اش نوشته بود: تدى دانش آموز فوق العاده اى است. همکلاسیهایش دوستش دارند ولى او به خاطر بیمارى درمان ناپذیر مادرش که در خانه بسترى است دچار مشکل روحى است. معلّم کلاس سوم او در پرونده اش نوشته بود: مرگ مادر براى تدى بسیار گران تمام شده است. او تمام تلاشش را براى درس خواندن می کند ولى پدرش به درس و مشق او علاقه اى ندارد. اگر شرایط محیطى او در خانه تغییر نکند او به زودى با مشکل روبرو خواهد شد. معلّم کلاس چهارم تدى در پرونده اش نوشته بود: تدى درس خواندن را رها کرده و علاقه اى به مدرسه نشان نمی دهد. دوستان زیادى ندارد و گاهى در کلاس خوابش می برد. خانم تامپسون با مطالعه پرونده هاى تدى به مشکل او پى برد و از این که دیر به فکر افتاده بود خود را نکوهش کرد. تصادفاً فرداى آن روز، روز معلّم بود و همه دانش آموزان هدایایى براى او آوردند. هدایاى بچه ها همه در کاغذ کادوهاى زیبا و نوارهاى رنگارنگ پیچیده شده بود، بجز هدیه تدى که داخل یک کاغذ معمولى و به شکل نامناسبى بسته بندى شده بود. خانم تامپسون هدیه ها را سرکلاس باز کرد. وقتى بسته تدى را باز کرد یک دستبند کهنه که چند نگینش افتاده بود و یک شیشه عطر که سه چهارمش مصرف شده بود در داخل آن بود. این امر باعث خنده بچه هاى کلاس شد امّا خانم تامپسون فوراً خنده بچه ها را قطع کرد و شروع به تعریف از زیبایى دستبند کرد. سپس آن را همانجا به دست کرد و مقدارى از آن عطر را نیز به خود زد. تدى آن روز بعد از تمام شدن ساعت مدرسه مدتى بیرون مدرسه صبر کرد تا خانم تامپسون از مدرسه خارج شد. سپس نزد او رفت و به او گفت: خانم تامپسون، شما امروز بوى مادرم را می دادید خانم تامپسون، بعد از خداحافظى از تدى، داخل ماشینش رفت و براى دقایقى طولانى گریه کرد. از آن روز به بعد، او آدم دیگرى شد و در کنار تدریس خواندن، نوشتن، ریاضیات و علوم، به آموزش “زندگی” و “عشق به همنوع” به بچه ها پرداخت و البته توجه ویژه اى نیز به تدى می کرد. پس از مدتى، ذهن تدى دوباره زنده شد. هر چه خانم تامپسون او را بیشتر تشویق می کرد او هم سریعتر پاسخ می داد. به سرعت او یکى از با هوش ترین بچه هاى کلاس شد و خانم تامپسون با وجودى که به دروغ گفته بود که همه را به یک اندازه دوست دارد، امّا حالا تدى محبوبترین دانش آموزش شده بود. یکسال بعد، خانم تامپسون یادداشتى از تدى دریافت کرد که در آن نوشته بود شما بهترین معلّمى هستید که من در عمرم داشته ام. شش سال بعد، یادداشت دیگرى از تدى به خانم تامپسون رسید. او نوشته بود که دبیرستان را تمام کرده و شاگرد سوم شده است. و باز هم افزوده بود که شما همچنان بهترین معلمى هستید که در تمام عمرم داشته ام. چهار سال بعد از آن، خانم تامپسون نامه دیگرى دریافت کرد که در آن تدى نوشته بود با وجودى که روزگار سختى داشته است امّا دانشکده را رها نکرده و به زودى از دانشگاه با رتبه عالى فارغ التحصیل می شود. باز هم تأکید کرده بود که خانم تامپسون بهترین معلم دوران زندگیش بوده است. چهار سال دیگر هم گذشت و باز نامه اى دیگر رسید. این بار تدى توضیح داده بود که پس از دریافت لیسانس تصمیم گرفته به تحصیل ادامه دهد و این کار را کرده است. باز هم خانم تامپسون را محبوبترین و بهترین معلم دوران عمرش خطاب کرده بود. امّا این بار، نام تدى در پایان نامه کمى طولانی تر شده بود: دکتر تئودور استودارد. ماجرا هنوز تمام نشده است. بهار آن سال نامه دیگرى رسید. تدى در این نامه گفته بود که با دخترى آشنا شده و می خواهند با هم ازدواج کنند. او توضیح داده بود که پدرش چند سال پیش فوت شده و از خانم تامپسون خواهش کرده بود اگر موافقت کند در مراسم عروسى در کلیسا، در محلى که معمولاً براى نشستن مادر داماد در نظر گرفته می شود بنشیند. خانم تامپسون بدون معطلى پذیرفت و حدس بزنید چکار کرد؟ او دستبند مادر تدى را با همان جاهاى خالى نگین ها به دست کرد و علاوه بر آن، یک شیشه از همان عطرى که تدى برایش آورده بود خرید و روز عروسى به خودش زد. تدى وقتى در کلیسا خانم تامپسون را دید او را به گرمى هر چه تمامتر در آغوش فشرد و در گوشش گفت: خانم تامپسون از این که به من اعتماد کردید از شما متشکرم. به خاطر این که باعث شدید من احساس کنم که آدم مهمى هستم از شما متشکرم. و از همه بالاتر به خاطر این که به من نشان دادید که می توانم تغییر کنم از شما متشکرم. خانم تامپسون که اشک در چشم داشت در گوش او پاسخ داد: تدى، تو اشتباه می کنى. این تو بودى که به من آموختى که می توانم تغییر کنم. من قبل از آن روزى که تو بیرون مدرسه با من صحبت کردى، بلد نبودم چگونه تدریس کنم. بد نیست بدانید که تدى استودارد هم اکنون در دانشگاه آیوا یک استاد برجسته پزشکى است و بخش سرطان دانشکده پزشکى این دانشگاه نیز به نام او نامگذارى شده است همین امروز گرمابخش قلب یک نفر شوید… وجود فرشته ها را باور داشته باشید و مطمئن باشید که محبت شما به خودتان باز خواهد گشت
صداهای مختلف را شناسایی کند.
به موارد تشابه و تفاوت میوه های مختلف توجه می کند.
به موارد تشابه و تفاوت میوه های مختلف توجه می کند.
راه های آموزش و تقویت املا در دوره ی ابتدایی به خصوص پایه ی اوّل:
۱- روان خوانی و درست خواندن متن دروس
۲- یادگیری و حفظ حروف الفبای فارسی
۳- بخش کردن و صدا کشی کلمات: کاری خسته کننده برای دانش آموز است. بهتر است پس از مدّتی کار با این روش، به سراغ روش های دیگر برویم. جدول آن نیز مفید است(همانند بنویسیم).
4- تمرین با جدول ترکیب صامت با مصوّت: اگر با استفاده از این جدول کلمه بسازیم، خیلی عالی است.
5- یک کلمه بنویسیم و به تعداد حرف و صدای آن، جلویش گردی بکشیم.
6- درب نوشابه: مانند بازی بالاست که حروف را داخل درب نوشابه می نویسیم.
7- انواع بازی: بهترین راه است. زیرا همه بازی را دوست دارند، خسته نمی شوند، در ذهن بهتر نقش می بندد.
8- کلمه سازی: حروف الفبا را به صورت کارت های خیلی کوچک در می آوریم. بچّه ها را گروه بندی می کنیم و کارت ها را به تعداد مساوی با حروف مساوی بین آن ها تقسیم می کنیم. در مدّت زمان مشخّص، هر گروهی که کلمات بیش تری با تعداد حروف بیش تر درست کند، برنده است. در این بازی حروف پرکاربرد، باید با تعداد بیش تری در اختیار هر گروه باشد.
نکته: مهم ترین بخش، روش های ابتکاری خود هم کاران عزیز می باشد.
9-به کاربردن کلمه های درس در جمله
10-به کاربردن وضعیت نوشتن نقطه نسبت به شکل حروف یعنی محل قرارگرفتن نقطه در پایین یا بالا و تعداد نقطه
11-به کارگیری صحیح نشانه ی تشدید در کلمات مشدد درس تا ویژگی نوشتاری این کلمات در ذهن دانش آموزان تثبیت گردد .
12-یادداشت کردن اشتباهات املائی دانش آموزان به منظور آموزش جبرانی آن ها در فرصت های مناسب مانند جمله سازی ( دیماه )
13-دادن تمرین های متفاوت جهت شمارش دندانه ها
14-گفتن املاء پای تخته از کلمه هایی از درس که ارزش املائی دارند .
15-پیدا کردن املای صحیح کلمات از روی کتاب توسط دانش آموز
16-در صورت امکان موقع تصحیح نمودن املاء ، دانش آموزان را انفرادی نزد خود فراخوانده تا به غلط املائی خود توجه کنند .
17-در قرائت املاء ، جملات از هم گسیخته و بی ربط ( کلمه به کلمه ) گفته نشود و به صورت جمله بیان شود .
18-متن املائی را که می خواهیم به دانش آموز بگوییم ، انتخاب می کنیم و یک بار می خوانیم تا دانش آموزان ارتباط معانی کلمات و مضمون کلی مطلب را درک کنند وبرای نوشتن املاء آمادگی کامل را کسب نمایند .
19-تقویت تندنویسی در بعضی از دانش آموزان (دیماه )
20-افزایش گنجینه لغات ( کلمات خارج کتاب یا مثال زدن دانش آموزان)
21-ایجاد انگیزه در دانش آموزان نسبت به یادگیری درس املاء ( تشویق)
مشکلات املا در پایه اول
1- اضطراب دانش آموز قبل از املا .
2- نشناختن حروف و صداها .
3- جا گذاشتن کلمه که ممکن است ناشی از علل مختلفی باشد .
4- جا گذاشتن حروف که با تلفظ صحیح معلم و تاکید بر روی صدای جا گذاشته شده قابل حل است .
5- بچه ها چیزی را که تلفظ می کنند می نویسند به همین دلیل توصیه می شود هنگام نوشتن به لب های معلم نگاه کند .
6- جابه جایی حروفی مانند (ص) به جای (س) (ث) در کلمه ها با اجرای مسابقه بین دانش آموزان و به صورت گروهی و پرسش ا ین که مثلا در کلمه کثیف اگر چه شکل صدای (ص) یا (س) می دهد ولی با استفاده از بازی های متنوع می توان این مشکل را کاهش داد .
7- رعایت نکردن صامت ها و مصوت ها . در این رابطه با تاکید در بخش کردن و با فاصله خواندن بخش ها کاهش داده می شود .
علل ضعف دانش آموزان در درس دیکته:
1 - به علت اینکه مفهوم کلمه را نمی فهند یا قبلا نفهمیده اندآنرا درست نمی نویسید.
2 – کلمات از جانب معلم درست تلفظ نمی شود(آموزشی)
3–وجود نقص شنوایی در برخی از دانش آموزان در هنگام نوشتن املا و بی خبری معلم از وجود این نقص باعث می شود بعضی از کلمات را جا می اندازد یا از کلاس عقب میافتد(حافظه شنوا یی –حساسیت شنوایی)
4 – به علت کمبود فضای آموزشی و کمبود میز و نیمکت دا نش آموزان در اثرخستگی ودرست نشیدن کلمات را غلط می نویسید 0 (آموزشی)
5– متناسب نبودن متن دیکته از نظر(کمیت و مقدا ر) با سن پا یه تحصیلی آنان باعث می شود دانش آموزان بعد از نوشتن مقداری ا زآن خسته شوند و غلط نویسی آغاز می گر دد.(آموزشی)
6 – در بعضی اوقات دانش آموزان به علت مشکلات روانی هنگام نو شتن دیکته در افکار خود غو طه ور می شوند و از نوشتن باز می مانند0
7- وجود حروف هم صدا در ادبیات فا رسی مانند (ص-ث-س)
8 – تند گفته شدن دیکته از سوی معلم باعث خستگی وکم شدن دقت در دانش آموزان می گردد.
9– ضعف درمهارتهای حرکتی (نارسا نویسی) – بیقراری و تند خویی – خطا د رادراک بصری حروف (حافظه دیداری )- فقر آموزش و عدم تسلط معلم به شیوه های آموزشی مطلوب در هنگام تعلیم نوشتن نشناختن حروف و قوائد نوشتن توسط دانش آموزان نداشتن تمرین لازم و کافی برای نوشتن املا خود می تواند موجب ضعف و نارسایی فراگیر
در کلاس اول بیشترین اختلالات شنیداری ،دیداری و گاهی آموزشی است.
ضروریات یک کلاس پویا و شاداب باشد
اگرچه شاید کاربرد این نوع املا برای کلاسهایی با کثرت دانش آموز ممکن است مشکل زا باشد لیکن با درایت معلمین ارجمند وبا تغییرات اندکی قابل اجرا بوده و املا با نشاط وآموزش همراه می شود
1- در وقت املا سعی شود جای دانش آموزان را تغییر ندهیم .
2- دانش آموزان کنار هم بنشینند وحق داشته باشند آرام به یکدیگر تذکر بدهند.(چون بهترین وقت یادگیری همان لحظه ای است که ببینند و درست بنویسند .)
3- هنگام املا وسط کلاس بایستیم تا صدایمان به طور یکنواخت به گوش همه برسد
4- هنگام خواندن املا در بین ردیفها قدم نزنیم چون سبب حواس پرتی دانش آموزان می شود.
5- املا را با عجله وشتاب نخوانیم
6- وقت وزمان املا را با توجه به متن در نظر بگیریم تا مجبور نشویم پایان آن را به سرعت بخوانیم
7- هیچ وقت زمان املا را بعد از زنگ ورزش یا زمانی که بچه ها به گردش علمی رفته اند ،یا حتی در پایان زنگ مدرسه قرار ندهیم.
8- متن املا را از یک صفحه آن هم با خط خود دانش آموز در نظر بگیریم
9- متن املا را از قبل آماده کرده ودر قالب یک داستان یا متنی شنیدنی وقابل درک وفهم دانش آموزان ارائه کنیم.
10- از دادن کلمه های دشوار یا کلمه هایی که به گوش دانش آموز نخورده باشد خودداری کنیم
11- سعی کنیم علاوه بر کلمه ها و واژه های کتاب ،هر بار چند کلمه خارج از آن ،که مترادف و هم خانواده ی کلمات کتاب باشند به دانش آموزان املا بگوییم.
12- قبل از گفتن املا ،یک بار آن را با صدایی آرام برای آن ها بخوانیم
13- آهنگ صدا را با توجه به جملات پرسشی ،تعجبی،یا امری تغییر دهیم تا املا را بهتر بفهمند
14- در پایان، املا را بار دیگر برایشان بخوانیم تا اگر کلمه ای را جا گذاشته اند ، بنویسند
معلم بهتر است متن دیکته را قبل از املا برای بچهها بخواند، ولی بچهها چیزی ننویسند و تنها گوش دهند.
) بعد از املا هم باید متن مجدداً خوانده شود، یعنی در هر املا کل متن باید سه بار خوانده شود.
7) در روش دیگر به بچهها میگوییم روزنامه با خود به کلاس بیاورند دور کلمات خوانده شده گردی بکش.
1- از متن املای خود کپی بگیریم.
2- بعد از اتمام کپی آن را روی هر میز قرار دهیم.
3- از روی کپی املا ،دانش آموزان املای دوستان خود را تصحیح می کنند
4- از آنها می خواهیم دور کلمه های اشتباه را خط بکشند وصحیح آن را با رنگ دیگری بنویسند
5- کار کنترل و نظارت را ، با قدم زدن در کنار هر میز شروع کنیم.
6- در پایان همه ی املا ها را کنترل وبه جای نمره از واژه های مثبت مانند:از سعی شما ممنونم،اگر بیشتر تلاش کنی، موفق تر خواهی بود و... استفاده کنیم.
7- در جلسه ی بعد، دانش آموزان املاهای خود را یکبار دیگر می خوانند وبا کلمه های اشتباه جمله می سازند.
8- جمله های ساخته شده را روی تابلو می نویسیم.
9- از روی جمله های ساخته شده به کمک دانش آموزان ،متن دیگری می سازیم
10- متن های ساخته شده را در کلاس می خوانیم تا زمینه ساز نوشتن انشا شود
باز باران با ترانه
می خورد بر بام خانه یادم آرد کربلا را
دشت پر شور و نوا را
گردش یک ظهر غمگین
گرم و خونین
لرزش طفلان نالان زیر تیغ و نیزه ها را
باز باران
با صدای گریه های کودکانه
از فراز گونه های زرد و عطشان با گوهر های فراوان
می چکد از چشم طفلان پریشان
پشت نخلستان نشسته
رود پر پیچ و خمی در حسرت لب های ساقی
چشم در چشمان هم آرام و سنگین
می چکد آهسته از چشمان سقا بر لب این رود پیچان باز باران
باز باران با ترانه
آید از چشمان مردی خسته جان
هیهات بر لب ٬از عطش در تاب و تب
نرم نرمک می چکد این قطره ها روی لب شش ماهه طفلی
رو به پایان مرد محزون دست پر خون
می نشاند از گلوی نازک شش ماهه بر لب های خشک آسمان
با چشم گریان باز باران
باز باران
باز هم اینجا عطش٬آتش ٬شراره ٬ جسم ها افتاده بی سر پاره پاره
می چکد از گوش ها باران خون و کودکان بی گوشواره
شعله ها در دامان و در پا می چکد خار مغیلان
وز درین تفتیده دشت و سینه ها بر پاست طوفان
دست ها آماده شلاق و سیلی
چهره ها از بارش شلاق ها گردیده نیلی
وز درین صحرای سوزان می دود طفلی سه ساله
پر زنانه پای خسته دل شکسته
رو برو بر نیزه ها خورسید تابان
می چکد از نوک سرخ نیزه ها بر خاک سوزان باز باران
باز باران قطره قطره
می چکد از چوب محمل
خاک های چادر زینب به آرامی شود گل
می رود این کاروان منزل به منزل
می شود از هر طرف این کاروان هم سنگ باران
آری آری باز سنگ و باز باران
آری آری تا نگیرد شعله ها در دل زبانه
تا نگیرد دامن طفلان محزون را نشانه
تا نبیند کودکی لب تشنه اینجا اشک ساقی
بر فراز خیمه ها بر گونه ها بر مشک ساقی
کاش نبارد باران
1. دوره ی آمادگی 2. دوره ی آغاز نوشتن 3. دوره ی پیشرفت در نوشتن
1) دوره آمادگی :
شامل دوره ی قبل از دبستان و ماه اوّل کلاس اوّل ابتدایی می باشد. {در این دوره فراگیران ، طرز گرفتن مداد،حفظ فاصله چشم تا نوشته ، طرز درست نشستن ، پای تخته آمدن، یادگیری حرکت فلش ، نقطه شروع و خاتمه ی نشانه ها ، از راست به چپ ، بالا به پایین ، فاصله و .... خط زمینه ، با گچ نوشتن و پاک کردن ، ورود و خروج از کلاس ، نگهداری وسایل ..... خواب}
2) دوره آغاز نوشتن:
این دوره شامل کلاس اول (از آبان ماه ، بعد از تدریس نگاره ها و شروع آموزش نشانه ها «آب») و ماهِ اول کلاس دوم.
در این دوره ؛ تعلیم نشانه ها (حروف الفبای فارسی) و کاربرد آنها ، سر مشق معلم ، انجام زیر نویس های کتاب بنویسیم و تکالیف درس ها در کتاب بنویسیم ، پر رنگ رکدن ، رعایت دندانه ، نقطه ؛ آموزش و کاربرد علایم آیین نگارش در نوشتن مطلب.
3) دوره پیشرفت در نوشتن :
این دوره از ماه دوم کلاس دوم و تا پایان دوره ی ابتدایی (سوم+چهارم و پنجم)را شامل می شود.
در این دوره آموزش خوش نویسی ، کاربرد لغات در جمله سازی و شکوفایی و خلاقیت در انشا های ابداعی ، مطالعه و آموزش نوشتنِ مقالات و تحقیقات آغاز می گردد.
· انواع نوشتن :
1. رو نویسی، در کتاب بنویسیم (5 سطر از درس بخوانیم را بنویس)
2. املا نویسی (دیکته) در دفتر و تخته
3. جمله نویسی
4. انشا نویسی
5. خلاصه نویسی
6. گزارش نوسی
7. استان و نمایش نویسی
8. نامه نگاری
9. روزنامه نویسی
10. تایپ
- که هر کدام از این نوشتن ها جای خود را دارد.#
چگونگی ایجاد انگیزش در دانش آموزان مقطع ابتدایی بویژه اوّل ابتدایی *
انگیزش به عنوان عامل نیرو دهنده ، هدایت کننده و نگهدارنده ی رفتار می باشد که اصطلاحا « انگیزه »دقیق تر از « انگیزش » است .
- تفاوت بین انگیزش و انگیزه در این است که انگیزش عامل کلی مولد رفتار است ، اما انگیزه حالت اختصاری یک رفتار خاص است.
- بهترین راه ایجاد علاقه در فراگیران و یادگیرندگان بهبود شرایط یاد گیری و افزایش سطح کیفی روشهای آموزش است . در صورت ایجاد بستر و بهبود شرایط یادگیری ، یادگیران به موفقیت بیشتری در یادگیری نایل می شوند و این کسب موفقیت علاقه و انگیزش آنها را نسبت به یادگیری مطالب تازه با در نظر گرفتن هرم ساخت شناختی فرد یادگیرنده افزایش می دهد.
v مراحل ذیل جهت ایجاد انگیزش در یادگیرندگان موثر خواهد بود :
1- آنچه را که از یادگیرندگان به عنوان هدف آموزشی انتظار داریم در آغاز درس دقیقا به فراگیران بیان می شود.
2- در شرایط مقتضی از تشویق های کلامی چون خوب، عالی و آفرین استفاده گردد.
3- از نتایج آزمون ها و کسب نمرات مستمر به عنوان وسیله ای برای ایجاد انگیزش در یادگیرندگان استفاده کنیم .
4- معلّم می تواند با ارائه مسائل و مطالب مرتبط با موضوع درس در یادگیرندگان ایجاد انگیزش نماید .
5- اگر مطالب آموزشی از ساده به دشوار ( با استفاده از روش استقرایی) ارائه گردد معمولا یادگیری عمیق ، معنی دار خواهد بود.
6- بایستی از ایجاد رقابت و هم چشمی در میان دانش آموزان جلوگیری نموده و پیشرفت هر دانش آموز را با گذاشته اش مقایسه و مورد تشویق قرار داد.
7- هنگام آموزش مطالب تازه بایستی از مثال های آشنا وملموس و با توجه به شناخت شناسی فراگیر یا فراگیران استفاده نموده و با مطالب آموخته شده ی قبلی آن در ارتباط باشد.
8- به دانش آموزان مسائل و تکالیفی داده شود که نباید خیلی دشوار ، گنگ و دو پهلو باشد یعنی مطابق با سطح توانایی ، دانایی و پایه ی تحصیلی یاد گیرنده بویژه در مقطع ابتدایی و مخصوصا در کلاس اوّل بوده باشد .
بنابراین ، معلّم باید هم مطالب یادگیری را معنی دار جلوه دهد و هم فرصت یادگیری اکتشافی و زمینه ی حل مسئله را برای دانش آموزان خود فراهم نموده تا دانش آموزان ، خودشان به کشف معنی مطالب بپردازند . برای این منظور ، فضای آموزشی باید باز و آزاد و انسانی باشد ، به گونه ای که افراد آزادی عمل داشته باشند تا هر شیوه ی یاد گیری را که مایل هستند ، خودشان انتخاب نمایند و معلّم و والدین محترم نقش راهنما را ایفا نمایند .
باسلام فعلن مطلب جدیدی ندارم فقط عکس دخترم نازنین زهرا را می گذارم
هر انسانی از تماشای چشم انداز یک دامنه ی سر سبز آرامش خود را باز می یابد ، در عین حال ، به فکر فرو می رود . شاعر احساس درونی خود را بیان می کند . نقاش با قلم و بوم خود تلاش می کند که دیگران را در شادی خود شریک کند .
گیاه شناس در پی گیاه مورد نظر در رده های خاصی می رود . زبان شناس می خواهد ریشه و سر چشمه ی نام گذاری گیاه و دلیل آن را پیدا کند . داروشناس در جستجوی ویژگی درمانی گیاه است و ریاضی دان نحوه ی قرار گرفتن گل و گلبرگ ها یا اندازه و شکل ها را مورد مطالعه قرار می دهد . ولی هم گیاه عضوی یگانه است و هم انسان و اگر بخواهیم برخورد انسان با گیاه را بررسی کنیم ناچاریم ، به همه ی این جنبه ها توجه داشته باشیم .
ریاضیات و رابطه آن با هنر :
" اشر" نقاش معروف هلندی در سال 1971 میلادی در سن 72 سالگی و یک سال پیش از مرگ خود نوشت :
« وقتی که هوشمندانه با رمز و راز های دور و بر خود برخورد کردم و وقتی به تجزیه و تحلیل مشاهده های خود پرداختم ، به ریاضیات رسیدم . من آموزش جدی در دانش ندیده ام ولی گمان می کنم بیش تر با یک ریاضی دان وجه مشترک داشته باشم تا با یک هنرمند . »
و " رودن" (1840- 1917 ) مجسمه ساز مشهور فرانسوی می گوید :
« من یک رویا پرداز نیستم ، بلکه یک ریاضی دان ام . مجسمه های من تنها به خاطر این خوب اند که ساخته و پرداخته ی اندیشه ی ریاضی اند . »
از آن طرف "ج.ه هاردی" ریاضی دان انگلیسی معتقد است :
« معیار ریاضی دان مانند معیار نقاس یا شاعر ، زیبایی است . اندیشه ها هم مانند رنگ ها یا واژه ها باید در هماهنگی کامل و سازگار با یکدیگر باشند . زیبایی نخستین معیار سنجش است . »
جایگاه هنر در درس ریاضی :
اگر این را بپذیریم که ، تصور و خیال ، یکی از سرچشمه های اصلی آفرینش های هنری است ، آن وقت ناچاریم قبول کنیم که ، در ریاضیات هم ، دست کم عنصر های زیبایی و هنر وجود دارد چرا که مایه ی اصلی کشف های ریاضی ، همان تصور و خیال است .
به قول ولادیمیر ایلیچ نویسنده ی « دفاتر فلسفی » ، تصور و خیال « حتی در ریاضیات هم لازم است ، حتی کشف حساب دیفرانسیل و انتگرال هم ، بدون تصور و خیال ، ممکن نبود . »
با هیچ نیرنگی ، نمی توان از کشش انسان ها به سمت زیبایی ها جلوگیری کرد و آن چه زشت و نازیبا است را جانشین زیبایی ها کرد .
آدمی ، از همان روزهایی که می شنود ، می بیند و درک می کند ، از موسیقی و تقاشی و شعر لذت می برد و چه به صورت لالایی مادر باشد یا آهنگ گوش نواز چایکووسکی ، چه بیتی عامیانه و کوچه باغی باشد یا سرودی از لسان الغیب ، چه هنرمندانه قالی های دست باف باشد و چه ظرافت ها و رنگ های چشم نواز بهزاد و کمال الملک ، همه جا انسان را به سوی خود می کشاند و غرق در آرامش و لذت می کند . ولی همه ی این ها ، یک شرط اساسی دارد و آن ، این است که با آفریده ای از یک استاد هنرمند سروکار داشته باشید و گرنه ، حرکت ناشیانه ی آرشه بر ویلون ، روح شما را می آزارد و ردیف بی ربط واژه های شعر سخن ناشناس ، شما را بیزار و کسل کند . در واقع تمامی عرصه ی ریاضیات ، سرشار از زیبایی و هنر است . زیبایی ریاضیات را می توان ، در شیوه ی بیان موضوع ، در طرز نوشتن ارائه ی آن ، در استدلال های منطقی آن ، در رابطه ی آن با زندگی و واقعیت ، در سر گذشت پیدایش و تکامل آن و در خود موضوع ریاضیات مشاهده کرد .
هندسه ، به مفهوم عام آن ، زمینه ای است سر شار از زیبایی ، می گویند . افلاطون ، تقارن را مظهر و معیار زیبایی می دانست و چون ، گمان می کرد تنها هندسه است که می تواند رازهای هندسه را بر ملا کند و از ویژگی های آن برای ما سخن بگوید ، به هندسه عشق می ورزید و بر سر در آکادمی خود نوشته بود : « هر کس هندسه نمی داند وارد نشود .
و هنوز هم ، با آن که هنر کوبیسم بسیاری از سنت ها را درهم شکست و زیبایی های خیره کننده ی نا متقارنی را آفرید ، باز هم از قدر و قیمت تقارن چیزی نکاست ، و چه مردم عادی و چه صاحب نظران ، همچنان اوج زیبایی را در تقارن و تکرار می بینند . شاید بتوان گفت که کوبیسم ، مفهوم زیبایی ناشی از تقارن را ، گسترش داده و تکامل بخشیده است .
هندسه ، همچون دیگر شاخه های ریاضیات ، زاده ی نیازهای آدمی است ، ولی در این هم نمی توان تردید کرد که ، در کنار سایر عامل ها یکی از علت های جدا شدن هندسه از عمل و زندگی و شکل گیری آن به عنوان یک دانش انتزاعی ، کشش طبیعی آدمی به سمت زیبایی و نظم بوده است . و هرچه هندسه تکامل بیشتری پیدا کرده و عرصه های تازه ای را گشوده ، نظم و زیبایی خیره کننده ی آن ، افزون تر شده است .
از همین جا است که ، یکی از راه های شناخت زیبایی ریاضیات و به خصوص هندسه ، آگاهی بر نحوه ی پیشرفت و تکامل آن است . مفهوم نقطه و خط راست ، از کجا آغاز شد و چگونه از فراز و نشیب ها گذشت ، تا به ظرافت و شکنندگی امروز رسید . ما در طبیعت دور و بر خود ، نه تنها نقطه و خط راست هندسی ، بلکه دایره مستطیل و کره و متوازی السطوح هم به معنای انتزاعی خود نمی بینیم .
این ذهن زیبا جو و در عین حال ، آفریننده ی انسان بوده است که چنین شکل ها و جسم های به
غایت ظریف و زیبا را ابداع کرده است و سپس کاربرد های عملی زیبا تری هم برای آن ها یافته است .
و در همین جا است که می توان جنبه ی دیگری از زیبایی ریاضیات را جست و جو کرد . ریاضیات با همه ی انتزاعی بودن خود ، بر همه ی دانش ها حکومت می کند و جزء جزء قانون های آن ، همچون ابزاری نیرومند دانش های طبیعی و اجتماعی را صیقل می دهد و به پیش می برد ، تفسیر می کند و در خدمت انسان قرار می دهد .
با چند ضلعی های محدب منتظم ، که نمونه های جالبی از شکل های متقارن اند ، می توان تصویر های جالب و زیبایی به دست آورد . ولی جالب تر از آن ها ، چند ضلعی منتظم مقعر ، یا چند ضلعی منتظم ستاره ای اند . ساده ترین آن ها ، یعنی پنج ضلعی منتظم ستاره ای را به سادگی می توان رسم کرد . بررسی ویژگی های چند ضلعی های منتظم ( محدب و مقعر ) و بدست آوردن شکل های ترکیبی از آن ها ، زمینه ی گسترده ای برای جلب دانش آموزان ، به زیبایی های درس های ریاضی است . از آن جالب تر ، کار با چند وجهی های منتظم است .
نشان دادن فیلم ها و اسلاید ها از چند وجهی های افلاتونی و چند وجهی های نیمه منتظم ، یه ویژه اگر همراه با توضیح ساختمان بلور ها و دانه های برف باشد ، می توانند وسیله ی بسیار خوبی ، برای بیدار کردن احساس زیبایی دوستی دانش آموزان باشد .
ولی نباید گمان کرد که در اشکال نا منتظم نمی توان زیبایی ها را جست جو کرد . نسبت ها و اندازه گیری ها ، زمینه ی بسیار مساعدی است که می تواند موجب رشد احساس زیبایی شناسی دانش آموزان بشود و آن ها را به طرف ریاضیات جلب کند . مسأله های مربوط به ماکزیمم و می نیمم یکی از جالب ترین و دلکش ترین زمینه ها در هندسه است که ، نه تنها نیروی تفکر و استدلال دانش آموز را بالا می برد ، بلکه در ضمن ، احساس هنری و زیبا شناسی او را هم بیدار می نماید .
در هندسه وقتی پاره خطی را طوری به دو بخش تقسیم کنیم که مجذور بخش بزرگتر برابر با
حاصل ضرب تمام پاره خط در بخش کوچکتر باشد ، می گویند که : « پاره خط را به نسبت زرین تقسیم کردیم . » تقسیم پاره خط به نسبت زرین» از دوران یونان باستان شناخته شده بوده است و ریاضی دانان یونان باستان مستطیلی را که روی این دو بخش پاره خط ساخته شود زیباترین مستطیل می دانسته اند و آزمایش فوق توانست درستی نظر ریاضی دانان باستانی را تایید کند .
درباره ی نسبت زرین باید یاد آوری کرد که از همان دوران باستان ، از این نسبت در مجسمه سازی و معماری به فراوانی استفاده می کرده اند . از همان دوران باستان ریاضی دانان در جست و جوی زیباترین راه حل برای مسأله ها بوده اند . در ریاضیات اغلب از اصطلاح زیباترین راه حل یا زیبایی راه حل استفاده می کنند . معلم ابتدا مسأله را به طریق عادی حل می کند و سپس راه حل هوشمندانه و ساده ای را برای حل مسأله وجود دارد ، به دانش آموزان نشان می دهند . از ساده ترین مسأله هایی که در دبستان مطرح می شود ، تا دشوارترین مسأله های سال آخر دبیرستان ، می توان از این شیوه استفاده کرد .
زیبایی شناسی در درس ریاضی :
علاقه به هنر و توجه به زیبایی های طبیعت و زندگی یکی از جنبه های شخصیت انسانی را تشکیل می دهد و این علاقه را می توان ، و باید از همان سال های نخست تحصیل ، شکل دادو تقویت کرد . مبارزه با زیبایی و کشاندن کودکان و نوجوانان به سمت پدیده های اندوه بار و تلاش برای دور نگه داشتن آنها از زیبایی های درون و بیرون خود ، به معنای ستیز با طبیعت انسانی آن هاست ودر بهترین صورت خود موجب یأس و سرخوردگی و یا عصیان و بی بند و باری می شود .درس های ریاضی می تواند نقش عمده ای در شکوفایی زیبایی شناسی داشته باشد و معلم با تجربه می تواند از هر فرصتی برای تقویت درک هنری دانش آموزان استفاده کند و ظرافت بیشتری به روحیه ی زیبا شناسی آن ها بدهد . کودکان و نوجوانان هر چیز جالب را دوست دارندو در ریاضیات ، موضوع های جالب و زیبا ،فراوان است .
ریاضیات دانشی است منطقی ، دقیق و قانع کننده و همه ی بخش های آن ، مثل حلقه های زنجیر به هم پیوسته اند. سرچشمه ی تأثیر احساسی و هنری ریاضیات را ، باید در قطعی بودن نتیجه گیری ها و عام بودن کاربردهای آن و هم چنین ، در کامل بودن زبان ریاضیات ، شاعرانه بودن تاریخ آن و در مسأله های معمایی و سرگرم کننده ، جستجو کرد
* ویژگی های عاطفی کودکان دیر آموز :
نگرش کودکان دیر آموز،به مدرسه و تحصیل معمولا منفی است.تعداد غیبت های آنان بیشتر است و در بسیاری از موارد از سوی معلم و همکلاسان خود طرد می شوند. این نگرش منفی نسبت به کودکان دیر آموز در کلاس سوم تا پنجم بیشتر است شاید به این دلیل که آنها مشکلات سازگاری بیشتر دارند. گاهی این دانش آموزان تعارض های اجتماعی خود را به شکل پرخاشگری نشان می دهند چرا که در هنگام مواجهه با بحران های بین فردی و شخصی ساز و کار های ناکارآمدی برای مقابله در پیش می گیرند.
دیر آموزان انگیزه بالایی ندارند و همین امر موجب درماندگی، ناامیدی و پایین آمدن عزت نفس آنها در مدرسه می شود.تجربه شکست مکرر در کلاس،فقدان هدف برای آینده،نگرش منفی همکلاسان و روش های نادرست آموزش،رشد انگیزه تحصیلی این کودکان را به شدت کاهش می دهد.این کودکان از مشکلات رفتاری خود آگاه نیستند و نمی توانند عواطف خود را به طور مناسب ابراز کنند.از کشف مشکل آنها ناتوانیم و آموزشهای لازم را در برخورد با این کودکان ندیده ایم.
* دانش آموزان با ناتوانی یادگیری چه کسانی هستند:
کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری گروهی از کودکانی هستند که ظاهر طبیعی دارند و رشد جسمی و قد وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است،هوششان در حد متوسط می باشد به خوبی صحبت می کنند ومانند سایر کودکان بازی کرده وبا دیگران ارتباط برقرار می نمایند در خانه کارهایی راکه والدین به آنها واگذار می کنند به خوبی انجام می دهند در مهارت های خودیاری نیز مشکل بسیار مشخص و چشمگیری ندارند.اما در مهارت های تحصیلی با مشکل بسیار مشخص و چشم گیری ندارند.اما در مهارت های تحصیلی ودرسی و مفاهیم پیشرفت تحصیلی با مشکل روبروینداین کودکان در ابتدا با همسالان خود چندان تفاوتی از نظر درسی ندارند اما به تدریج و با افزایش پیچیدگی دروس این فاصله بیشتر خواهد شد توانمندی آنها در یادگیری مطالب به طور قابل ملاحظه ای با دیگر همسالان متفاوت است ویادگیری مهارت های آموزشگاهی مانند خواندن و نوشتن و حساب کردن به شیوه معمول در مدارس بر ایشان دشوار می باشد این مشکل معمولا بعد از آنکه کودک مدتی در مدرسه مشغول تحصیل می شود ظاهر می گردداین کودکان در ابتدا اطمینان کافی به پیشرفت تحصیلی خود دارند به تدریج در می یابند که کودکان دیگر نسبت به آنها از وضعیت تحصیلی بهتری برخوردارند عدم شناخت این دانش آموزان از سوی معلم و اولیا تاثیرات بدی را به لحاظ فردی و اقتصادی و اجتماعی بر روی دانش آموزان و اولیا و جامعه می گذارند احساس عدم توانایی در اینگونه دانش آموزان بکار بردن روشهای منسوخ گذشته از سوی مدرسه واولیا(فشار ها،تحقیرها،سرزنش های مقایسه ای ناروا) موجب عدم اعتماد به نفس،احساس تحقیر وافسردگی و نهایتا مردودی وترک تحصیل را همراه دارد.
* راه چاره
مسلم است که کار با دانش آموزان دیرآموز باید دور از نگرش منفی و تعصب صورت بگیرد.باید این نگرش در جامعه آموزشی و خانواده ایجاد شود که دیر آموزان متعلق به جامعه عادی هستند واستثنایی تلقی نمی شوند.به عبارت دیگر اگر یک کودک دیر آموز در نظام آموزشی درست نبیند و سرانجام با بر چسب استثنایی وارد مراکز ویژه شود نشان دهنده ناکارآمد بودن روش آموزشی است.والدین باید نقش خود را به عنوان معلمان طولانی مدت کودک،بپذیرند و پذیرفتن این نقش مستلزم آن است که بین خانه و مدرسه همکاری و ارتباط بیشتر و فعالتری ایجاد شود.بنابراین معلمان این دانش آموزان باید آموزش مناسب و دوره های مربوطه را بگذرانند ودارای شناخت کافی از کودکان و نحوه ارتباط با خانواده های آنان باشند. در حال حاضر بهترین کمک به این کودکان آن است که: خانواده ها به طور موثر با معلم همکاری کرده و معلم از این همکاری استقبال کند. این کودکان در کلاس هایی قرار گیرند که دارای دانش آموز کمتری باشد تا معلم بیشتر به آموزش انفرادی بپردازد وبه تدریج کودک را درگیر فعالیت های گروهی و دروس جمعی نماید. پیشرفت این کودکان به صورت هفتگی ثبت شود در این صورت نیاز از وجود یک مشاور کمک گرفته شود.
* این پیام کودکانی است که از ناتوانایی یادگیری رنج می برند:
کاش : برای آموختن به من به راهنمایی شفاهی و آموزش کلامی بسنده نکنی،من نیازمند رهبری عملی توام.
کاش : مرا آزاد بگذاری واز کندی حرکاتم ناشکیبا نشوی و به خاطر عملکرد ناشیانه ام فرصت کسب تجربه و یادگیری را از من سلب نکنی.
کاش : در آموزش به من در انتظار معجزه نباشی تا از کوشش و مبارزه در آموختنم مایوس نشوی.
کاش : به من فصت بدهی تا کارهایم را خود انجام دهم و آهنگ کند رفتارم را پذیرا باشی و به تعجیل وادارم نکنی.
کاش : صبورانه بگذاری میزان سرعتم را خود تعیین کنم تا بدانی در پناه صبر تو خواهم آموخت.
کاش : مرا سرزنش نکنی که من به علت عدم توانایی مستحق ملامت نیستم واندک پیشرفتم را مقدمه پیشرفت دیگر تلقی کنی.
کلاس | موضوعات |
اول دبستان | |
دوم دبستان | |
سوم دبستان | |
چهارم دبستان | |
پنجم دبستان |
١-تلفظ صحیح کلمه ها و ترکیب های درس 2-روان و رسا خوانی متن درس 3-به کاربردن کلمه های درس در جمله 4-تعیین تعدادی حروف جهت پیدا کردن کلماتی که دارای این حروف هستند ازمتن درس توسط دانش آموز 5-به کاربردن وضعیت نوشتن نقطه نسبت به شکل حروف یعنی محل قرارگرفتن نقطه در پایین یا بالا و تعداد نقطه 6-به کارگیری صحیح نشانه ی تشدید در کلمات مشدد درس تا ویژگی نوشتاری این کلمات در ذهن دانش آموزان تثبیت گردد . 7-به کارگیری حروف چند شکل و یک صدا در کلمات که یک دسته از آن ها حرف (( س ، ص ، ث )) هستند که در زبان فارسی یک گونه صدا دارند . 8-یادداشت کردن اشتباهات املائی دانش آموزان به منظور آموزش جبرانی آن ها در فرصت های مناسب مانند جمله سازی 9-شناخت کلمات مخالف ، هم معنی و هم خانواده های درس 10-دادن تمرین های متفاوت جهت شمارش دندانه ها 11-ساختن کلمات ترکیبی جهت تقویت املاء 12-گفتن املاء پای تخته از کلمه هایی از درس که ارزش املائی دارند . ۱۳-پیدا کردن املای صحیح کلمات از روی کتاب توسط دانش آموز14-در صورت امکان موقع تصحیح نمودن املاء ، دانش آموزان را انفرادی نزد خود فراخوانده تا به غلط املائی خود توجه کنند . 15-در قرائت املاء ، جملات از هم گسیخته و بی ربط ( کلمه به کلمه ) گفته نشود و به صورت جمله بیان شود . 16-متن املائی را که می خواهیم به دانش آموز بگوییم ، انتخاب می کنیم و یک بار می خوانیم تا دانش آموزان ارتباط معانی کلمات و مضمون کلی مطلب را درک کنند وبرای نوشتن املاء آمادگی کامل را کسب نمایند . 17-تقویت تندنویسی در بعضی از دانش آموزان 18-استفاده کردن از شیوه های گوناگون متن املاء 19-افزایش گنجینه لغات 20-ایجاد انگیزه در دانش آموزان نسبت به یادگیری درس املاء |
زیباترین ها
زیباترین معشوق: الله
زیباترین لباس: احرام
زیباترین کلام: لا اله الا الله
زیباترین سنگ: حجرالاسود
زیباترین خانه: کعبه
زیباترین چشمه: زمزمزیباترین سلسله: انبیاء
زیباترین ندا: فطرت
زیباترین دین: اسلام
زیباترین شب: شب قدر
زیباترین ستون: نماز
زیباترین روز: جمعه
زیباترین بانگ: تکبیر الله اکبر
زیباترین نیکی: نیکی به پدر و مادر
زیباترین آواز: اذان
زیباترین آغوش: مادر
زیباترین انسان: پیامبر
زیباترین دوست: کتاب
زیباترین پارسا: حضرت علی (ع)
زیباترین رحمت: باران
زیباترین مادر: حضرت فاطمه (س)
زیباترین عهد: وفا
زیباترین تنها: امام حسن (ع)
زیباترین سرمایه: زمان
زیباترین شهید: امام حسین(ع)
زیباترین حرف: حق
زیباترین استاد: امام صادق (ع)
زیباترین زندانی: امام موسی بن جعفر (ع)
زیباترین زینت: ادب
زیباترین کلمه: محبّت
زیباترین کریم: حضرت معصومه (س)
زیباترین نامه: نیایش
زیباترین منتقم: حضرت مهدی (عجّ)
زیباترین زمین: کربلا
زیباترین بنّا: حضرت ابراهیم
زیباترین بیابان: عرفات
زیباترین عمو: حضرت ابوالفضل
زیباترین لحظه: پیروزی
نمونه سوال بنویسیم کلاس اول (کلاس اول)
مانند نمونه بنویس
بـ ب _...................................................
با _ با _..................................................
آ ا _ آ ا_..................................................
داد _ داد _................................................
بام _ بام _ ...............................................
دام _ دام _ .............................................
سـ س _ سـ س _......................................
دوست _دوست _.......................................
بست _ بست _ ......................................
صداهای هر کلمه را بنویس.
آب ..... ......
بابا ..... ......
باد ..... .......
اَسب ...... .......
آمد ........ ........
سود ....... ........
| آ ا<><><> | اَ ِ<><><> |
بـ<><><> | <><><> | <><><> |
د<><><> | <><><> | <><><> |
در جای خالی یک کلمه بنویس
بابا ........ داد.
بابا با ........ آمد.
کلمه بساز
با + دام =...........
بو + دم = ...........
ترکیب کن
آ ا | اَ ِ | او _ و | |
بـ | |||
سـ | |||
د | |||
مـ |
بنویس
تـ ت _ ...........................................................
تاب _ ............................................................
او با اَسب آمد. _ ...........................................
دود _ .............................................................
سود _ ...............................................................
مو _ ..................................................................
اکنون که روزهای پایانی ماه امتحانات میباشد دانش آموزان و والدین منتظر نتایج امتحانات هستند لذا لازم است توصیه هایی را به والدین داشته باشیم :
محرومیت و تحریم از علایق، از توجه فراگیرندگان به علم آموزی میکاهد وخسارتهای جبرانناپذیری در افراد ایجاد مینماید
کارنامه، به نوعی نشانگر پایان سال تحصیلی است؛ نمایشگری که زحمات یک ساله دانشآموزان و البته معلمان را نشان میدهد. کارنامه میتواند با سامانهای در نظرگرفتن نظام آموزش و پرورش و فرآیند یاددهی – یادگیری، سر آغاز دوره جدید آموزش نیزتلقی شود.آنچه در پی میآید دیدگاه منوچهر فضلیخانی، مدیرکل دفتر آموزش و پرورش راهنمایی تحصیلی کشور است که درباره کارنامه ارائه شده است.
این دیدگاه را با نگاه «عفت موسوی» آموزگار دبستان از منطقه 4 تهران که در حاشیه صفحه آوردهایم، کامل خواهیم کرد. به امید این که خانوادهها با کارنامه فرزندان خود برخورد شایستهای داشته باشند.
حاصل تلاش معلمان، اولیا و بویژه دانشآموزان پس از طی 9 ماه از سال تحصیلی باارایه کارنامه آنان منعکس میشود که این هم جزیی از موقعیتهای حساس زندگی دانشآموز است.
ایام دریافت کارنامه پس از امتحانات خرداد ماه، آبستن تحولات و رخدادهای مختلفی است و بعضاً به بحرانهای مهمی در خانواده تبدیل میشود.
نگرانیها و انتظارات قبل از صدور کارنامهها و واقعیتهای پس از آن، فضایی ناامن و صحنههای ناشایستی در خانوادهها ایجاد میکند و ایام تعطیلات تابستانی راتلخ مینماید. در حالی که باید روز برداشت محصول و چیدن میوههای علم، روزی با نشاط و شاداب باشد.
واقعاً چه عواملی موجب بروز این معضلات میشود؟
پاسخ را باید در نگرش و عقاید حاکم بر خانوادهها و مدارس جستجو کرد. بازخوردرفتارهای اطرافیان دانشآموزان منجر به ایجاد فضای ناآرام و تشویش خاطر آنان میشودو باید برای تلطیف آن فرهنگسازی شود.
برای کاهش نگرانیها و کنترل بحران کارنامهها، مواردی به این شرح پیشنهادمیشود:
1 نباید بیش از حد به نمرات دانشآموزان حساسیت نشان داد. باید بپذیریم که تربیت و آموزش و میزان کارایی آن فقط از طریق تعدادی نمره نمایان نمیشود و ممکن است بخشی از نمرات کسب نشده به واسطه بیدقتی یا بروز مشکل از ناحیه طرح سؤالات باشد. لذا عملکرد واقعی دانشآموزان در رفتارها، نگرشها و مهارتهای زندگی متجلی میشود. بیستگرایی و حساس ساختن فراگیران به نمره 20 نیز تبعات نامناسبی برذهن وروان فراگیران دارد.
2 از مقایسه نمرات دانشآموزان با دیگران پرهیز شود. امام علی (ع) میفرمایند: «خیر انسان در تفاوتهای فردی است.» دانشآموزان تواناییهای متفاوتی دارند و قرار نیست همه عین هم باشند. لذا مقایسه کردن موجب کاهش اعتماد به نفس،حسادت و ناراحتی آنان میشود. بنابراین نباید به مقایسه آنان با اقوام و دیگران مبادرت شود. میبایستی دانشآموز را نسبت به شرایط خود و وضعیت قبلی خود مقایسه کردو روند پیشرفت و یا عدم آن را جستجو کرد.
3 دانشآموزان هر نمرهای که بگیرند، قابل تقدیرند. اگر دانشآموز نسبت به عملکردهای قبلی خود رشد داشته باشد، با هر نمرهای قابل تقدیر است. نباید تشویق صرفاً در یک گستره رقابتی انجام شود، بلکه اگر نقاط ضعف دانشآموز نسبت به قبل رفع شده باشد، شایسته تشویق است.
بیتوجه بودن به دانشآموزان و طرد کردن آنان مشکل را وارد یک مرحله پیشرفتهترمیکند، اتفاقاً دانشآموزانی که ضعف درسی دارند باید کانون توجه خانواده قرارگیرند نه اینکه تهدید شوند و محرومیتهای مضاعف درباره آنان اعمال گردد.
4 نباید به واسطه نمرات کمتر از انتظار، دانشآموزان را از نظر تفریح و تفنن تحریم کرد و بالعکس باید آنان از اوقات فراغت برای جبران نقایص خویش استفاده کنند. محرومیت و تحریم از علایق، از توجه فراگیرندگان به علم آموزی میکاهد و خسارتهای جبرانناپذیری در افراد ایجاد مینماید.
5انتظارات اولیا، از فرزندان باید واقعبینانه باشد. ما باید براساس توان وظرفیت فرزندان خود انتظار داشته باشیم. اگر این انتظارات قبل از امتحانات ابرازشود، دانشآموز را مضطرب خواهد کرد.
به عنوان مثال دانشآموزی که در حد نمره 19 و 20 نباشد، از او انتظار آن رانباید داشت. اگر قبل از دریافت کارنامه به او گفته شود که باید همه نمرات شما 20باشد و در عمل چنین اتفاق نیافتد، او با اضطراب کامل منتظر واکنش اولیا خواهدبود.
6توصیه میشود که به جای تهدید و تضعیف فرزندان، طی نشستی با اعضای خانواده علل و دلایل ضعف او بررسی شود و راهحلهای تکمیلی و اصلاحی ارایه گردد و در محیطی آرام، آسیبشناسی و براساس دلایل افت تحصیلی به چارهجویی بپردازند.
منبع : همشهری انلاین
مقدمه
آموزش و پرورش یک حق عمومی است و هر کودکی حق دارد که از آموزش بهره مند گردد. لذا ایجاد کلاس های چندپایه فرصت یادگیری برای بسیاری از کودکان مناطق روستایی و عشایری را فراهم می سازد.
توسعه مدارس با کلاس های چندپایه بنابه دلایلی همچون کاهش جمعیت دانش آموزی، موقعیت جغرافیایی و ... اجتناب ناپذیر است. کلاس های چندپایه بعنوان ابزاری جهت خدمت به انسان های محروم و مراکزی جهت ایجاد آگاهی اجتماعی، پیشرفت اقتصادی و ... به شمار می آید. تدریس کلاس های چندپایه یکی از روش های آموزشی است که می تواند نیازهایی بسیاری از واجب التعلیم را در مناطق محروم تامین نماید.
نگاههای مختلفی به کلاس های درسی چندپایه وجود دارد. برخی این کلاس ها را جزو معضلات آموزشی می دانند. برخی دیگر وجود این کلاس ها را به مثابه فرصتی برای یک عمل آموزشی و پرورشی بهینه به شمار می آورند.
بررسی ها و تحقیقات انجام گرفته نشان می دهد که میان دانش آموزان کلاس های چندپایه و دانش آموزان کلاس های تک پایه از حیث توانایی شناختی تفاوت معنی داری وجود ندارد. افزون بر این دانش آموزان کلاس های چندپایه نسبت به دانش آموزان کلاس های تک پایه از نظر رشد اجتماعی، سازگاری محیطی، بیان عواطف، روحیه همکاری، بهداشت روانی، پختگی رفتار و ... برتری نشان می دهند.
تدریس در کلاس های درس چندپایه و دانشِ آموزی در این کلاس ها، تجارب فراوانی به بار می آورد. تجارب برآمده از کلاس های درس چندپایه برای معلمان، افزایش توانایی حرفه ای و دلبستگی به دانش آموزان است.
فعالیت های یادگیری
مجموعه فعالیت های منظم و مرتّب یک درس و انواع فعالیت هایی که معلم برای انجام در کلاس انتخاب می کند ارتباط مسقیم با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی دارد. برای آن که معلم در انتخاب یا تدوین فعالیت های یادگیری موثر تر عمل کرده و آن ها را به گونه ای اثربخش عرضه کند نیاز به در نظرآوری 3 دسته کار عمده دارد:
1- تهیه چارچوب درس
پیش از آغاز درس، معلم باید چارچوبی برای آموزش تنظیم کند، این کار به دانش آموز کمک می کند تا با شیوه ارائه درس آشنا شوند. در این زمینه، پژوهش های انجام یافته در باره ی تدریس شش رفتار خاص را برای معلم معین کرده اند:
1/1) سازماندهی پیشاپیش مواد یادگیری
2/1) تعیین روندی روشن برای انجام کار در کلاس
3/1) صحبت با یادگیرندگان در باره آنچه باید یاد بگیرند و بحث با آنان در باره روش های مناسب برای یادگیری محتوای دانش و مهارتی
4/1) انجام آزمون در آغاز درس و ارائه توضیحات روشن کننده و بحث در باره هدف درس
5/1) ارائه تصویر کلی از درس (ارائه تصویر کلی از درس در کلاس های چندپایه نهایت فعالیت های یادگیری پایه بالاتر را نشان می دهد.)
6/1) ارتباط دادن پیش دانسته ها یا پیش آموخته های دانش آموزان با پس آموخته ها
2) تنظیم ارتباطات بین معلم و دانش آموز
متخصصان آموزش و پرورش و پژوهشگران حوزه روان شناسی تربیتی بر این باورند که تعامل میان معلم و دانش آموزان در دو مرحله اصلی شکل می گیرد:
مرحله اول: معلم در این مرحله مهارت یا مفهوم مورد نظر برای یادگیری را به صورت عینی و از طریق ارائه نمونه های عملی و مثال ها از محتوای کتاب درسی عرضه می کند.
مرحله دوم: معلم در این مرحله دانش آموزان را به بازخوانی ترغیب میکند. او این کار را برای اطمینان از میزان درک و فهم دانش آموزان انجام می دهد.
3)مراقبت از دانش آموزان برای دست یابی به یادگیری
مراقبت از دانش آموزان برای دست یابی به یادگیری یاری به آنان برای کسب دانش، مهارت و نگرش مورد انتظار است. «مراقبت» را بعضی با «پایش» مترادف دانسته اند. در واقع در کلاس درس یکی از کارهای معلمان «پایش» است. معنای دقیق «پایش» را می توان در شعر معروف «مادر» لمس کرد:
یک حرف و دو حرف نهاد بر زبانم تا شیوه گفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه راه رفتن آموخت
«پایش» از سوی معلم، مسئولیت در برابر یادگیری را برای دانش آموزان به ارمغان می آورد. در مدت «پایش» معلم باید اقدامات زیر را انجام دهد:
- آماده سازی یادگیرندگان برای کار کلاسی و نظارت بر کارها
- حفظ موقعیت مثبت خود در ارائه بازخورد و کمک اختصاصی
- تدارک بازخورد برای فعالیت های یادگیری دانشی، مهارتی و اصلاح نگرش و تقویت آن ها.
اشاره های کلیدی برای معلمان چندپایه
1- به کارگیری راهبردهای تدریس باید همراه با انعطاف پذیری باشد. در برخی مواقع نیاز است برای اثرگذاری بیشتر راهبردهای تدریس با توجه به نوع محتوا و نیازمندی دانش آموزان مورد بازنگری قرار گیرد.
2- فضای یادگیری باید به گونه ای طراحی شود که پیشرفت مداوم را برای یادگیرندگان زمینه ساز کند.
3- برای سازگار شدن دانش آموزان با مدرسه، لازم است ارتباط نزدیکی بین خانه و مدرسه به وجود آید.
4- در کنار فعالیت های مربوط به ایجاد انگیزه در دانش آموزان شایسته است تلاش گردد مهارت ها و عادت ویژه گوش دادن، سخن گفتن و یادگیری در آنان پرورش یابد. فعالیت های مبتنی بر بازی و فعالیت های مبتنی بر گروه همتایان می تواند راهی برای ایجاد آمادگی بیشتر در دانش آموزان برای حضور در مدرسه باشد.
5- دانش آموزان در کنار فراگیری نوشتن، خواندن و حساب کردن ، باید در انواعی از فعالیت های خلاقانه، فرهنگی و فعالیت های بدنی درگیر شوند. با این همه، نباید فعالیت هایی که اشاره شد بسیار سخت گیرانه باشد. دانش آموزان باید در انجام فعالیت احساس راحتی کرده و آن ها را با سرعت و توانایی خود را انجام دهند.
6- از دانش آموزان بزرگتر باید درخواست کرد تا به دانش آموزان کم سن و سال یاری کنند. از دانش آموزان بزرگسال ارشد می توان برای تدریس به دانش آموزان پایه های پایین تر استفاده کرد. کودکان پایه های پایین تر می توانند با یاری دانش آموزان پایه های بالاتر به تمرین و فعالیت های بدنی، حفظ کردن اشعار، خواندن متون و ... بپردازند.
7- گروه بندی بر پایه توانمندی را به عنوان یک راهکار در نظر بگیرید. قرار دادن یک دانش آموز قوی، متوسط و دانش آموز ضعیف، فرصت مناسبی برای تدریس دوسویه و انجام تدریس جبرانی فراهم می کند. وقتی دانش آموز ارشد به دانش آموز کم سن و سال تدریس می کند به او یاری می کند که بهتر بیاموزد، و دانش آموز کم سن و سال به دانش آموز ارشد یاری می کند آموخته هایش را عرضه کند.
8- گاهی فعالیت یکسانی را برای همه دانش آموزان کلاس ارائه دهید. شمار زیادی از فعالیت ها را می توان طراحی کرد که دانش آموزان پایه های اول تا پنجم در انجام دادن آن ها شرکت کنند. برای مثال ، فعالیت های مربوط به تربیت بدنی، فعالیت های مربوط به تعلیمات مدنی، فعالیت های مربوط به خواندن و ... حتی تدریس برخی از مفاهیم ریاضیات برای کل کلاس امکان پذیر است.
گروه بندی دانش آموزان در کلاس درس
در کلاس های درس چندپایه، تقسیم دانش آموزان به گروه های کاری، یکی از راهبردهای اثربخش است. انواع گروه بندی دانش آموزان در زیر آمده است:
الف) گروه بندی بر پایه توانایی مشابه
در این نوع گروه بندی، دانش آموزان در قالب گروه های قوی، متوسط و ضعیف سازماندهی می شوند. یکی از مزایای این نوع گروه بندی، ایجاد فرصت برای دانش آموزان به منظور کار با همتایان خود است. این گروه بندی برای موضوعاتی چون، ریاضیات ، زبان (خواندن و نوشتن) و تربیت بدنی مناسب است.
ب) گروه بندی کودکان براساس توانایی های متفاوت
این نوع گروه بندی بر مبنای توانایی های مختلف دانش آموزان شکل می گیرد. گروه بندی کودکان براساس توانایی های مختلف برای انجام «کارهای مشارکتی و انجام واحدهای کار» مناسب است.
پ) گروه بندی سنی
گروه بندی بر پایه ی سن تقویمی دانش آموزان انجام می گیرد. این نوع گروه بندی بر مبنای این فرض شکل گرفته است که وقتی دانش آموزان با افراد هم سن و سال خودکار می کنند پیشرفت بیشتری به دست می آورند.
ت) گروه بندی کودکان براساس سن های متفاوت
این نوع گروه بندی برای انجام کارهای گروهی، هنری و انجام فعالیت های یادگیری مناسب است.
ث) گروه بندی داوطلبانه
در این نوع گروه بندی، دانش آموزان می توانند هم گروهی های خود را انتخاب کنند. این نوع گروه بندی به دوستان و یا خواهران و برادرانی که در کلاس های چندپایه حضور دارند امکان همکاری و مشارکت می دهد.
ج) گروه بندی تصادفی
این نوع گروه بندی با استفاده از اعداد، نام رنگ ها، فصل ها و ... فرصت همکاری و هم اندیشی کلیه دانش آموزان را با هم فراهم می کند.
فنون تدریس
فنون تدریس، روش هایی هستند که معلمان از آن ها در انجام فعالیت های یاددهی – یادگیری استفاده می کنند. برای مثال، معلم می تواند از «روش سخنرانی» برای ارائه مورد جدید و از «پرسش و پاسخ» به منظور جمع آوری بازخورد بهره بگیرد.
به هر حال، باید توجه داشت که هیچ روش میان بر یا ایده آلی برای تدریس وجود ندارد. روش های تدریس مختلف یا راهبردهای گوناگون دارای میزان معینی اثرگذاری برای یادگیری دانش آموزان است. معلم متبحر، راهبردهای متفاوتی را به هم می آمیزد تا نیازهای آموزشی دانش آموزان را برآورده سازد. باید به یاد داشت: « معلم متبحر پرورش می یابد، مادر زاد متبحر نمی شود.»
فن تعامل
الف) تعامل بین معلم و دانش آموز (تعامل یک به یک)
این تکنیک می طلبد دانش آموزان به صورت زوجی سازماندهی گردند. هر زوج به ایفای نقش می پردازند. یکی از دانش آموزان نقش معلم و دیگری نقش یادگیرنده را ایفا می کند. معلم، سوال می پرسد، ارائه تکلیف کرده یا دستورالعملی صادر می کند، یادگیرنده باید به سوال پاسخ داده یا از دستورالعمل پیروی کند؛ سپس، نقش ها تعویض می شود و دانش آموزی که نقش معلم را ایفا می کند، نقش یادگیرنده را ایفا می کند و دانش آموزی که نقش یادگیرنده را ایفا می کرد، نقش معلم را ایفا می کند. این فن در کلاس های چندپایه کاربرد فراوان دارد.
ب) تدریس همتا (تدریس همشاگردی)
هدف از کابرد فن تدریس همتا، استفاده از دانش آموز قوی تر برای اعضای ضعیف گروه است. وقتی دانش آموزان به تدریس بپردازند، به یادگیرندگانی برتر تبدیل می شوند . احترام متقابل ، اجتماعی شدن و درک و فهم از طریق فعالیت های همیاری و همکاری افزایش می یابد. دانش آموزان از اینکه بتوانند مطلبی یا مهارتی را آموزش دهند احساس غرور می کنند. دانش آموزان پایه های بالاتر در کلاس می توانند به دانش آموزان پایه های پایین تر تدریس نمایند و بدینوسیله خود نیز بر مطالب درسی مسلط گردند.
پ) یادگیری تیمی
در یادگیری تیمی، دانش آموزان به گروه های مختلفی تقسیم می شوند. پس از آن که گروه های دانش آموزی شکل گرفت، معلم از گروه ها می خواهد برای خود مسئول و منشی انتخاب کنند. مسئول به هدایت گروه می پردازد؛ و منشی گروه، سوال را می نویسد و نظرات اعضای گروه را ثبت کند، همچنین می تواند به جمع بندی نظرات هم بپردازد.
وقتی دانش آموزان به یادگیری تیمی می پردازند، معلم باید در میان گروه ها قدم بزند و به صورت خاص به هر یک ازگروه ها کمک کند. ایجاد رقابت بین گروه های همیار می تواند تحریک کننده باشد و در میان آنان ایجاد دوستی کند.
رویکردهای تدریس در آموزش کلاس های چندپایه
شیوه آموزش در کلاس های چندپایه ممکن است به یکی از روش های زیر اجرا شود:
1- تدریس یک یا چند ماده درسی به صورت جداگانه به 2 پاییه یا بیشتر در یک جلسه (رویکرد محوری – گروهی)
2- تدریس یک ماده درسی براساس موضوع مشابه به تمام پایه ها به طور همزمان در یک جلسه (رویکرد مفهومی – گروهی)
3- تدریس به چند پایه با ماده درسی و موضوع مشترک و چند پایه با ماده های درسی متفاوت در یک جلسه (رویکرد مختلط)
رویکرد محوری گروهی
این شیوه به این دلیل محوری نامیده می شود که معلم، محور تدریس خود را در یک جلسه 45 دقیقه ای با توجه به پایه های موجود و با اختصاص وقت مناسب برای هر پایه ی محور، به تدریس می پردازد. در هنگام فعالیت پایه ی محور، پایه های دیگر با نظارت غیرمستقیم معلم، به فعالیت های فرعی می پردازد. در این روش، گاهی از دانش آموزان مستعد پایه های بالاتر در جهت نظارت بر گروه «خود آموخت» استفاده می شود که معمولاً به این دانش آموز «معلم یار» گفته می شود.
رویکرد مفهومی – گروهی (موضوع مشترک)
در این روش معلم یک ماده درسی را با تلفیق و ادغام مشابهات و مشترکات درسی، به تناسب اطلاعات واندوخته های قبلی دانش آموزان شروع و پس از ارائه مشترکات و کلیات، مسائل فرعی و اختصاصی هر پایه را جداگانه تدریس می کند.
مثلاً برای تمام پایه ها آموزش جمع در درس ریاضی باشد برای کلاس اول جمع اعداد یک رقمی، برای کلاس دوم جمع اعداد دو رقمی، برای کلاس سوم جمع اعداد سه رقمی وکلاس های چهارم و پنجم جمع اعداد کسری ؛ در این حالت بهتر است ابتدا به کلاس های پایین تر تدریس کرد تا یادآوری برای کلاس های بالاتر باشد.
همچنین در این روش استفاده موثری از وسایل آزمایشگاهی و رسانه های آموزشی صورت می گیرد. و دانش آموزان ضعیف کلاس های بالاتر می توانند از برنامه درسی کلاس های پایین تر استفاده کنند و دانش آموزان مستعد کلاس های پایین تر می توانند از برنامه ی درسی کلاس های بالاتر استفاده کنند و مراحل تدریس در حقیقت یک نوع ارزشیابی و آمادگی برای پایه های بالاتر است.
من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آنها از روی عشق و علاقه می رقصند ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز می خوانند .
به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق . آدم با غرور می تازد، با دروغ می بازد و با عشق می میرد . « دکتر علی شریعتی»
و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و می میرد...
و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛ گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛
سینه ای را به یاد می اورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند ... و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد...! و این, رنج است.
زن عشق می کارد و کینه درو می کند... دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر... می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی .... برای ازدواجش ــ در هر سنی ـ اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج کنی ... او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی ... او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی...او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد ... او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ... او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر .....
اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا هست او جانشین همه نداشتن هاست !
عاقلانه ازدواج کن تا عاشقانه زندگی کنی .
اگر مثل گاو گنده باشی، میدوشنت، اگر مثل خر قوی باشی، بارت می کنند، اگر مثل اسب دونده باشی، سوارت می شوند.... فقط از فهمیدن تو می ترسند
آن روز که همه به دنبال چشم زیبا هستند، تو به دنبال نگاه زیبا باش!
هر لحظه حرفی در ما زاده میشود
هر لحظه دردی سر بر میدارد
و هر لحظه نیازی از اعماق مجهول روح پنهان و رنجور ما جوش میکند
این ها بر سینه میریزند و راه فراری نمییابند
مگر این قفس کوچک استخوانی گنجایشاش چه اندازه است؟
دکتر شریعتی : «کلاس پنجم(دبیرستان) که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ،آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آور بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت. !... چند سالی گذشت یک روز که با همسرم ازخیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم
هر کس آنچنان می میرد که زندگی می کند!
خوشخطی از جمله صفاتی است که برخی آن را ارثی میدانند. میتوان شواهدی برای اثبات این مدعا یافت. اما ذاتی بودن خطخوش به آن معنا نیست که این صفت قابل یادگیری نباشد. در واقع میتوان از ابتدا که بچهها دبستان میروند، با توجه به یک رشته ملاحظات و انجام تمرینهایی چند، دانشآموزان را به اهمیت خط خوش واقف و این قابلیت را در آنان تقویت کرد. در مطلبی که در پی میآید، آموزگاری توصیههایی را برای واداشتن دانشآموزان از بدخطی و تشویق آنان به خوشخطی عرضه میکند. مخاطب برخی از این توصیهها آموزگاران و والدین و برخی دیگر خود دانشآموزان است. نویسنده معتقد است توجه به نگارش دانشآموزان از همان سالهای اولیه دبستان مورد توجه قرار بگیرد.
پرورش قابلیت خوشنویسی در بچهها میتواند امتیازی چشمگیر در بزرگسالی برای آنان به همراه داشته باشد. هر چه باشد، خوشخطی از جمله صفاتی است که همواره مورد توجه بسیاری قرار میگیرد. پس اگر میخواهید فرزندتان خوشخط شود، به این نکات توجه کنید:
علل بدخطــــی
* توجه نکردن دانشآموزان به خط زمینه دفتر و تخته کلاس.
* اضطراب و نگرانی دانشآموزان هنگام نوشتن.
* نداشتن اعتماد به نفس هنگام نوشتن.
* نداشتن آمادگی جسمانی، روانی، روحی.
* وجود اختلالات یادگیری در دانشآموزان.
* نداشتن هدف و انگیزه برای زیبانویسی.
* مواجه شدن دانشآموزان با حجم زیاد تکالیف.
* تندنویسی تکالیف.
* استفاده از خودکار، رواننویس و وسایل مشابه آن.
* آشنا شدن دانشآموزان در کلاس اول با خط نسخ ماشینی، این امر سبب میشود در کلاسهای بالاتر به سختی بتواند خط نستعلیق را جایگزین خط نسخ کند.
* خط نسخ کتابهای درسی دوره ابتدایی.
* اتلاف وقت هنگام نوشتن خط نسخ مانند کلمه (محمد) اگر همین کلمه را دانشآموز با خط نستعلیق بنویسد سرعت بیشتری خواهد داشت.
* بیتوجهی به هنر.
* خط نسخ روی کاغذ حجم بیشتری میگیرد، اما واژگان در خط نستعلیق جای کمتری اشغال میکنند.
* خط نسخ به سبب نداشتن سیرهای دایرهای و انحناها و قوسهای موجود در مفردات و کلمات صرفاً یادگیری در خواندن و نوشتن را تسهیل میکند و تأثیری در خوشنویسی ندارد.
* فشردگی برنامه کلاسی در یک نیمروز و فشار بر دانشآموزان به سبب دو یا چند نوبتی بودن مدرسه.
* استفاده از ابزار نامناسب از جمله مداد کوتاه و کاغذ بدون خط به خصوص در پایههای اولیه ابتدایی.
* بیدقتی هنگام نوشتن و رعایت نکردن هم شکلی، هم اندازه و هم فاصله بودن واژگان.
* بیدقتی برای تمیز و مرتب نوشتن.
* تراکم بیش از حد شاگردان در کلاس و نداشتن فضای مناسب و کافی برای نوشتن.
* دادن تکالیف نامناسب و بدون تناسب با توانایی کودکان.
* بیاعتنایی اغلب معلمان ابتدایی به استفاده از خط نستعلیق و آموزش آن.
* واکنشهای منفی و نامناسب بعضی معلمان در برخورد با نوشتههای دانشآموزان.* جدی نگرفتن یادگیری خط از طرف خانواده و مدرسه و نبود مراقبتهای لازم.
* نبود انگیزه، حوصله و دانش لازم نزد برخی معلمان ابتدایی برای آموزش خط به دانشآموزان.
* بدخطی بعضی از والدین، سرمشق نامناسبی برای کودکان است.
* دادن سرمشقهایی با رسمالخط نامناسب به دانشآموزان.
* ندانستن روش و راهکارهای، خوشنویسی و اجرا نکردن تمرینهای لازم.
* قرار دادن چپ دست و راست دست در کنار هم هنگام نوشتن.
* بیتوجهی به زیبایی هنری خط که باعث تقویت روح لطیف در کودکان میشود.
* نبود دستورالعمل مشخص و روشنی برای آموزش خط نستعلیق به منظور تکرار و تمرین دانشآموزان.
راهکـــارهای رفـــع بدخطـــی
برای رفع بدخطی دانشآموزان، از سوی معلمان و پژوهشگران راهکارهای فراوانی معرفی شده است که به ذکر برخی از آنها میپردازیم:
* در کلاس اول ابتدایی از مجربترین و علاقهمندترین معلمان استفاده شود.
* تمهیداتی به عمل آید که معلم درس اول بتواند در حین آموزش از ابزارهای سمعی بصری استفاده کند.
* معلمان با اصول صحیح نوشتن آشنا و دارای خط خوش باشند.
* برای معلمان در زمینه خط نستعلیق دورههای کارآموزی آموزش ضمن خدمت گذاشته شود تا پس از دیدن دورههای لازم، در کلاس حضور یابند.
* انگیزه آموزش خط زیبا به دانشآموزان در معلمان تقویت شود.
* معلمان در مورد خط بچهها را توبیخ نکنند.
*معلم با رفتار خود در میان دانشآموزان تبعیض قایل نشود.
* با رسیدگی انفرادی به نوشتههای کودکان ضعیف دلیل بدخطی بررسی و برای برطرف کردن آن تمهیدات لازم اندیشیده شود.
* علاقه و انگیزه برای صحیح نوشتن و زیبانویسی را در کودکان تقویت کنند.
* به تفاوتهای فردی و نقاط قوت و ضعف دانشآموزان توجه شود.
* مقدار تکالیف با توانایی کودکان تناسب داشته باشد.
* تکالیف هدفدار باشد و باعث تقویت قوای ذهنی کودک شود.
* تکالیف به گونهای باشد تا تمرین و تکرار آنها باعث تثبیت یادگیری شود.
* تکالیف به صورت مستمــــر مورد رسیدگــی معلم قرار گیرد و او از تشویق و تذکر استفاده کند.
* اهمیت انجام دادن تکالیف نوشتنی برای کودک مشخص باشد.
* از الفاظ مناسب و زیبا مانند بسیار خوب، عالی، آفرین فرزندم و ... در تأیید نوشتههای کودکان استفاده شود.
* هرگز نباید تکالیف دانشآموزان را خط زد، زیرا انگیزه زیبا نوشتن را در آنها از بین میبرد.
* در نوع تکالیف تنوع وجود داشته باشد تا رغبت انجام دادن آن در دانشآموز ایجاد شود.
* بعضی اشتباهات دانشآموزان چشمپوشی شود و او مورد راهنمایی قرار گیرد.
* هدف از نوشتن به صورت خط نستعلیق برای دانشآموزان روشن باشد.
* دانشآموزان به خط زمینه دفتر و تخته کلاس توجه کنند.
* دانشآموزان به جهتهای حرکت در نوشتن مانند بالابه پایین، راست به چپ و زیر خط دقت کنند.
* کودک مداد را به طور صحیح در دست بگیرد و برای نوشتن، از ابزار مناسب استفاده کند.
* با رعایت نظم و پاکیزگی صفحه دفتر خود را کثیف نکند.
* زیاد درشت و زیاد ریز ننویسد و به یک اندازه نوشتن عادت کند.
* در آغاز نوشتن از دفاتر خطدار استفاده کند تا بتواند در مراحل بعدی بدون استفاده از خط زمینه مطلب خود را در خطی مستقیم و درست بنویسد.
* دانشآموزان عادت کنند واژگان را یکسره و یک باره بنویسند و سپس نقطههای حروف هر کلمه را بگذارند.
* بهتر است تا زمانی که شاگردان به درست نوشتن عادت کنند، تکالیف خود را در کلاس و زیر نظر مستقیم معلم انجام دهند.
* دانشآموزان نوشتن واژگان دیگر را نیز تمرین کنند و نوشتن کلمات و رونویسی مختص به کتاب نباشد تا درست نوشتن کلمات دیگر را نیز یاد بگیرند.
* از وضع خانوادگی، مالی، فرهنگی، تواناییها، حالات روحی روانی، عاطفی و بهداشتی دانشآموزان اطلاعات کافی در دست باشد، زیرا گاهی انگیزههای بدخطی ناراحتیهای روحی عاطفی و فرهنگی است.
* یک رسمالخط یک دست و یکسان به خط ریز نستعلیق یا شبیه آن برای سال اول در نظر گرفته شود.
* کتب درسی با رسمالخط تلطیف شده خط نستعلیق چاپ شود.
* نگاه کردن به خط نستعلیق(مشق نظری) تأثیر زیادی در خوشنویسی دارد. بنابر این بهتر است از پایه اول دانشآموز با این خط آشنا شود.
* به ساعت خوشنویسی اهمیت بیشتری داده شود.
* از رسمالخطهای تحریری برای تقویت مهارت دانشآموزان در نوشتن استفاده شود(مانند تمرینهایی برای پر رنگکردن کلمات تحریری، کپی کردن از روی آنها جهت تمرین، شبیهسازی به طور مستقیم از طریق نگاه کردن(مشق نظری) و عمل سایهزدن).
* برای استفاده از خط نستعلیق به صورت مداوم و مستمر تأکید شود.
آیا لکنت زبان درمان پذیر است؟ برای درمان آن چه راهی وجود دارد؟
بله لکنت زبان درمان پذیر است و روش های مؤثری برای درمان وجود دارد که مهمترین آنها گفتار درمانی است و توسط کارشناسان این رشته انجام می شود. با این حال آنچه در درمان لکنت زبان اهمیت دارد این است که والدین بدانند (یا اطرافیان بیمار و خود فرد مبتلا) که درمان های لکنت زبان معمولاً، طولانی است و برای تمام سنین (کودکان، نوجوانان و بزرگسالان) کاربرد دارد، به شرط آنکه بپذیریم لکنت زبان هم مثل بسیاری اختلالات دیگر درمان سریع و معجزه آسایی ندارد.
بد نیست بدانید که "چرچیل" نخست وزیر موفق انگلیس و سیاستمدار معروف جهانی و بسیاری از اشخاص معروف و موفق دیگر دچار لکنت بوده اند و خللی در زندگیشان ایجاد نشده، بنابراین والدین در صورت لکنت زبان کودکشان نباید نگران باشند که شاید باعث عدم موفقیت وی در تحصیل و زندگی گردد.
نقش والدین در درمان لکنت زبان کودک چیست و اطرافیان فرد مبتلا چه باید بکنند؟
٭ در برخورد با فردی که دچار لکنت زبان است (کودک یا بزرگسال فرقی نمی کند) از بیان عباراتی مثل "سعی کن آهسته تر صحبت کنی" "نفس عمیق بکش" و "آرام باش" خودداری کنید در ضمن هرگز، جمله فرد دچار لکنت را کامل نکنید. ارتباط چشمی طبیعی را با فرد دچار لکنت حفظ کنید ... .
٭ سعی کنید خسته به نظر نرسید، فقط آرام و بطور طبیعی تحمل کنید تا جمله تمام شود. همواره با او ملایم صحبت کنید، ولی نه خیلی آرام که غیر طبیعی به نظر برسد.
٭ همچنین با رفتار و بیان خود به او نشان دهید که شما گوش می کنید که چه می گوید نه چگونه می گوید. اگر با او تلفنی صحبت می کنید، به یاد داشته باشید که او در صحبت کردن با تلفن مشکل دارد بنابراین تحمل کنید و اگر گوشی را برداشتید و صدایی نشنیدید قبل از قطع کردن مطمئن شوید که در آن سوی تلفن فردی که دچار لکنت است و سعی می کند صحبت را شروع کند نیست.
شخصی که دچار لکنت است چه باید بکند؟
چند راهکــــار در این زمینه وجود دارد، از جمله اینکــــه:
٭ فردی که دچار لکنت است علاوه بر درمان باید همیشه سعی کند آهسته و آزاد صحبت کند و حروف صدا دار را بکشد.
٭ با حرکات شل و سبک لب ها از روی کلمات بگذرد.
٭ از جایگزینی کلمات خودداری کند. فرار از برخی کلمات فقط ترس از تلفظ آن ها را بیشتر می کند.
٭ در صحبت رو به جلو برود. تکرار کلماتی که بیان شده کمکی نمی کند.
٭ ارتباط چشمی طبیعی را با مخاطب حفظ کند.
٭ گهگاه در صحبت لکنت عمدی ایجاد کند! با قطع و تکرار عمدی می توان احساس کنترل بهتری را بر روی تکلم در لحظه های حساس پیدا کرد.
٭ در جستجوی کارها و مسائلی باشد که موقع لکنت مشکل را بیشتر می کند. هر چه فرد خودش لکنتش را تجزیه و تحلیل کند بهتر می تواند هماهنگی دستگاه تکلم را برقرار کند.
٭ به یاد داشته باشد که هدفش تکلم سلیس تر و بهتر است نه تکلم بی عیب و نقص و ایده آل. حتی کسانی که هیچ لکنتی ندارند گاهی در صحبت کردن دچار مشکل می شوند.
٭ به مخاطب خود بگویند که لکنت دارند و هرگز لکنت خود را پنهان نکنند بلکه با آن مواجه شوند.
٭ اگر موقع صحبت دچار اضطراب و تنش می شوند، آن را طبیعی تلقی کنند و از آن خجالت نکشند، چون عمداً دچار لکنت نشده اند.
٭ زمان هایی که دچار لکنت بیشتر می شوند فراموش کنند و مواقعی را که در صحبت کردن موفق هستند بخاطر بسپارند.
روشهـــای درمانــــی
دکتر برائتی روشهای درمانی این عارضه، ابتدا رفتار درمانی و در درجه بعد گفتار درمانی را عنوان کرد: با توجه به این که فرد دچار لکنت زبان، به مرور زمان دچار مشکلاتی از قبیل عصبانیت و پرخاشگری، گوشهگیری و منزوی شدن، عدم اعتماد به نفس در صحبت کردن و همچنین افت تحصیلی در مدرسه میشوند، در جهت درمان ابتدا بایست مشکلات رفتاری و روحی حاصل از این عارضه رفع شود و در درجه بعد به فرد دارای لکنت تمریناتی داده شود تا بتواند شمرده شمرده صحبت کند.
دکتر برائتی از دیگر روشهای درمانی لکنت زبان را دادن مشاوره به فرد و خانواده وی در راستای افزایش اعتماد به نفس فرد و کاهش لکنت بیان نمود و یادآور شد: استفاده از دستگاه لکنت شکن و تمرینات فرد برای شمردگی در صحبت کردن نیز از روشهای درمانی مؤثرند.
خانوادهها از کمک به فرزند دارای لکنت خویش در گفتن کلمات خودداری نمایند و سعی کنند با تشویق کودک به صحبت کردن در جمع، اعتماد به نفس وی را بالا ببرند.
همهی ما می دانیم که خانواده در زندگی ما انسان ها نقشی اساسی را بازی می کند . شالوده و پایه ی اصلی رفتارهای ما در خانواده شکل می گیرد . اگر بنیه در این دوره قوی و پربار باشد ، بی تردید در مدرسه و هنگام آموزش فرزندان مشکلات کمتری خواهند داشت و اگر در خانواده فرزند کمتر با آموزش، اعم از فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی روبرو شده باشد ، در مدرسه یا از دانش آموزان دیگر عقب تر خواهد بود و یا در یادگیری از خود ضعف نشان خواهد داد .در مورد آموزش خواندن هم این مورد مصداق دارد .اگر کودک در خانه همواره مطالعه ی پدر و مادر را ببیند ،حتما در صدد تقلید از آنها برخواهد آمد و اگر هر شب قبل از خواب قصه ای برای او گفته شود ،با گسترش دامنه ی لغات او در خواندن به او کمک بزرگی کرده ایم .چرا که هر چه قدر کودک کلمه ای را از قبل شنیده و با معنی و یا تلفظ آن آشنا باشد خواندن آن را به راحتی فرا می گیرد . این مقدمه ی طولانی را گفتم تا بدانید آموزش خواندن قبل از مدرسه توسط پدر و مادر،البته به طور غیر مستقیم شروع می شود .زیرا اگر کودک قبل از مدرسه تحت آموزش مستقیم خواندن قرار گیرد ممکن است به روحیه ی کنجکاو و طبع تشنه ی او برای یادگیری او لطمه وارد شود.اگر کودکی در خانواده نتوانسته فعالیتی داشته باشد ،دوره ی آمادگی بهترین دوره ای است که به او در این زمینه کمک می کند.نگاره هایی که قبل از آموزش نوشتن در اول کتاب در نظر گرفته شده ، هم به همین منظور است .
آموزش خواندن فارسی در قبل به طور جز به کل بود یعنی اول ، صدا یا آوا آموزش داده می شد بعد با تعداد صداهایی که یاد داده می شد کلمه های جدید ساخته و خوانده می شد .اما در روش جدید که بسیار روش خوبی است از کل به جز آموزش داده می شود ابتدا شکل کلی کلمات در جلوی دید دانش آموزان قرار می گیرد و با تکرار و تمرین نحوه ی درست تلفظ آن اموزش داده می شود و سپس آواهای مورد نظر توسط دانش آموزان در کلمه کشف شده و به او نوشتن آن آموزش داده می شود .این روش با به فعالیت وا داشتن دانش آموز باعث می شود تا او خود به کشف صداها بپردازد و یادگیری در او تعمیق شود .روش خواندن بر نوشتن مقدم است و این مهم ترین چیزی است که ما از کودک می خواهیم . به علاوه قوه ی ابتکار معلم در این روش بسیار بالا است و می تواند کلماتی بیش از کتاب در اختیار شاگرد قرار دهد. یک نمونه از یک روش تدریس خواندن را در ذیل توضیح می دهم .
نگاره ی یک : در خانه
فعالیت معلم : عکس هایی از اعضای خانواده و وسایل مربوط به خانه و یا خانواده را ( کلمات کلیدی ) تهیه کرده وهر قطعه عکس را به سه قسمت مختلف ( به دلخواه ) می بُرد .
- در پشت هر قطعه عکس مربوط به یک شکل واحد ، یک نماد قرار می دهد . مثلا شکل امین را که به سه قسمت تقسیم کرده در پشت این سه قطعه پازل، یک ستاره می کشد و در شکل بعدی مثل مادر در پشت تکه های آن نماد قلب را قرار می دهد.
- این پازل ها را بین دانش آموزان تقسیم می کند .
- از دانش آموزان می خواهد که با توجه به نماد پشت پازل ها هم گروهی خود را پیدا کنند. ( به این ترتیب گروه های سه نفره خواهیم داشت )
- دانش آموزان را راهنمایی می کند تا با گروه خود در یک جا بنشینند ، تا بتوانند با هم مشورت کنند .
- از دانش آموزان می خواهد بتوانند پازل را مرتب کنند و به شکل مورد نظر برسند .
- از سرگروه ها بخواهد در مورد شکل پیدا شده بعد از مشورت با هم گروهی های خود بیشتر توضیح داده ( برای شاگردان ) و نام آن را بگوید .
- دانش آموزان را راهنمایی کند تا به نگاره با دقت نگاه کنند و در مورد تصاویر آن با یکدیگر گفتگو کنند .
- در مورد تصاویر ونام آن ها از بچه ها بپرسد .
- تلفظ صحیح هر کلمه را برای دانش آموزان بیان کند .
- به هنگام نشان دادن تصاویر کلیدی ( مادر – پدر – امین – آزاده - کفش - کیف ) همزمان به اسم تصویر و تصویر اشاره کند . ( در این جا نباید این طور تصور شود چون دانش آموز ، صداها را نیاموخته پس احتیاجی به اشاره به کلمه نیست .بلکه آن قدر باید این کار را تکرار کرد تا شاگردبه طور ناخود آگاه با استفاده از تکرار و تمرین، کلمه ی مورد نظر را شناخته و آن را بخواند. معمولا بیشتر بچه ها کلمه ی بابا را زودتر شناخته و با دیدن این کلمه آن را می خوانند .)
بیان کلماتی که هم پایان و هم آغاز هستند از نگاره ی سه و چهار آغاز می شود.
فعالیت دانش آموز :
o پازل را از معلم تحویل گرفته و به نماد پشت آن توجه می کند .
o با توجه به نماد پازل خود به دنبال هم گروهی خود می گردد.
o با دوستان هم گروهی خود در یک قسمت نشسته و با مشورت یکدیگر یک نفر را به عنوان سر گروه انتخاب می کند .( این کار در درس های بعدی باز هم تکرار می شود و دانش آموزان به طور اتفاقی در هر دوره یک گروه جدید تشکیل می دهند و این کار باعث می شود تا شاگردان کم رو و خجالتی هم وارد فعالیت شوند و با مشورت و صحبت در گروه اعتماد به نفس آن ها تقویت می شود .)
o با کمک دوستان خود عکس مورد نظر را پیدا کرده و تکه های آن رابه هم می چسباند .
o در مورد عکس با دوستانش در گروه گفتگو می کند.
o عکس را پای تابلو می چسباند.
o خود یا سرگروهش در مورد عکس مورد نظر و اسم آن برای گروه های دیگر توضیح می دهد. ( مشورت در گروه باعث می شود اطلاعات شاگرد بیشتر شده و تلفظ صحیح کلمه را بهتر یاد بگیرد .)
o کتاب بخوانیم را باز کرده و در مورد تصویر نگاره با هم گروهی هایش گفتگو می کند .
o اسم چیز هایی را که در شکل می بیند را بیان می کند .
o به سؤالات معلم پاسخ می دهد. http://mina1379.blogfa.com/
o با توجه به شکل هر تصویر اسم آن ها را گفته و به شکل نوشتاری آن هم توجه می کند .
o در مورد کاری که اعضای هر خانواده انجام می دهند ، توضیح می دهد.
این ها مقدمه ای برای بهتر خواندن و آموزش آن است . هر معلم برای خودش ابتکاری برای تدریس دارد یا به عبارتی به اندازه ی معلمان دنیا روش تدریس وجود دارد . برای آموزش نوشتن از بخش بعد درس فارسی یعنی نشانه ها شروع می کنیم .به یاد داشته باشید معلم فقط باید بچه ها را راهنمایی کند و از دادن پاسخ مستقیم بپرهیزد .سؤال با روش ها گوناگون از بچه ها بپرسد تا خودشان به جواب برسند. به هنگام فعالیت گروه ها به کار ان ها نظارت کند